خانه / طوفان الاقصی / حرکت حکومتها
خانه / طوفان الاقصی / حرکت حکومتها

حرکت حکومتها

پیامهای رهبری و حضرت امام ره درباره حج را دوباره مرور کنید. همگی حج را دارای دو نکته کلیدی میدانند، یکی وحدت مسلمین و دیگری مبارزه و برائت. این دو نکته را شاید پیش از این دو اصل ایدئولوژیک و دو رهنمود کلی صرفا میدانستیم. اما واقعیت آن است که رهبران انقلاب این دو نکته را دو راهبرد مهم برای نابودی تمدن غرب و تحقق تمدن اسلامی میدانستند. و این دو نیز در یک مصداق عینی و میان مدت متبلور بود و آن هم محو اسراییل.

اتفاقات امروز بعد از طوفان الاقصی این نکته را کاملا به چشم آورد. اینکه چگونه اسراییل ذره ذره یک ملت را نابود میکرد، اینکه چگونه غرب با همه توان پشت سر او است. اینکه این باطن غرب چقدر شیطانی و خبیث و بی رحم است. اینکه چقدر همه چیز دروغ بود و نفاق و اینکه برای بازگرداندن حاکمیت مردم فلسطین و محو اسراییل چاره ای نیست به جز قدرت.

قدرتی که باعث شود هزینه وجود اسراییل به فایده آن نیرزد. یعنی غرب ببیند اینکه یک موجودیت اختراعی زورکی در قلب منطقه اسلامی، بتواند نقش ابرقدرتی را بازی کند که مناسبات منطقه را تحت تاثیر هژمونی خود قرار دهد، شدنی نیست. این نیاز به تغییر محاسبات حاکمان منطقه دارد. این تغییر محاسبات آغاز شده بود اما با طوفان الاقصی همه چیز آنچنان تر شد.

آری قدرت لازم است، قدرتی که با نیروی سلاح و انتفاضه از درون بتواند یک سرزمین ناامن برای مهاجرین غاصب بسازد. و دولتهای مختلف منطقه نیز به آن مدد برسانند.

قدرتی که بتواند با خواست و اراده غرب مواجه شود و این یعنی ایده مقاومت، و این یعنی بروز یک قدرت فراگیر بین المللی اسلامی که یک محیط کاملا نامساعد برای وجود اسراییل ایجاد میکند.

اتفاقات منطقه صحنه را برای این همسویی فراهم کرده بود. ایجاد ایران قوی و قدرتمند و ضعف غرب و ظهور قدرتهای مختلف آسیایی و درگیری روشن این قدرتها با غرب همگی صحنه را مهیا کرده بود. لذا یکی از اتفاقات مهم در هنگامه طوفان الاقصی همگرایی جدی بود که در منطقه شکل گرفت در اعلام مواضع. نتیجه این همگرایی را در نشست کشورهای اسلامی در جده میشد مشاهده کرد و در مواضع حکومتها. اما هر چه جنگ طوفانی غزه پیش رفت، فشار افکار عمومی جدی تر شد. و حالا زمان طرح یک مطالبه روشن از حکومتهای اسلامی بود.

انزوای اقتصادی اسراییل به جز انزوا در افکار عمومی و مواضع سیاسی، ابتکاری بود که ایران آغاز کرد. این یعنی یک حرکت عملی و یک گام رو به جلو. و یک درخواست عینی برای مردم منطقه. این مطالبات چند اثر مهم دارد یکی آنکه حاکمان را وادار به اقدام عینی میکند و همینطور صحنه را برای ایجاد انقلابها و بیداری مردم مسلمان نسبت به حاکمانشان فراهم تر میکند.

آنچه در نهایت باید رخ دهد فقط محو اسراییل نیست. محو‌ اسراییل یک هدف میان مدت نه چندان دور است. آنچه باید رخ دهد همان است که به تعبیر حضرت امام یک وحدت جمهوری های اسلامی در منطقه رخ دهد. یعنی کشورهای مختلف بیدار شوند و حاکمانی مردمی انقلابی و مقاوم مقابل غرب ایجاد شود. این راه حل انسجام و وحدت بین المللی اسلامی است. وحدتی که جوشیده از سلوک و معنویت و قیام و مقاومت است. همانطور که در حج مشاهده میکنیم. این یعنی خیزش جهان اسلام. خیزشی که فضایی برای تنفس غده سرطانی غربی در این منطقه باقی نخواهد گذاشت. حالا نقش خون مردم معصوم غزه را در کنار حماسه خیره کننده شان برای نیل به این هدف بالعیان میتوان مشاهده کرد. این دو باعث شده باطن غرب نمایان شود و این بروز باطن تمدن غرب را باید قدر دانست. این تنها راه ایجاد صلح و جلوگیری از خون ریزی و قتل عام در منطقه است.

با این توضیح رفتار ایران در تعامل با حکومتهای مختلف در منطقه را از این منظر باید مشاهده کرد. همینطور نقش قدرت ایران و جهش علمی و اقتصادی آن را نیز از این منظر باید دید. اینها همه فهم دیگری از پیشرفت انقلاب را برای ما ایجاد میکند.

✍🏻نویسنده:حجت الاسلام علی مهدیان

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *