خانه / طوفان الاقصی / جنگ نظامی، گزینه آخر است
خانه / طوفان الاقصی / جنگ نظامی، گزینه آخر است

جنگ نظامی، گزینه آخر است

بسیاری از مردم این روزها و با توجه به جنایات بی رحمانه رژیم کودک کش صهیونیستی، انتظار دارند که ایران در ماجرای فلسطین، حضور نظامی پیدا کند و به قول خودشان جواب موشک را با موشک بدهد.

این مساله از جوانب مختلفی قابل بررسی است اما، توجه به سبک تصمیم گیری رهبران انقلاب در قضایای مختلف داخلی و خارجی ما را با منطق حضور ایران در کشورهای دیگر آشنا می کند.

در سیره حضرت امام و رهبر انقلاب، جهاد و مبارزه با دشمن، گونه های مختلفی دارد که همه این گونه ها در این مشترک اند که بناست اراده و طرح خداوند متعال روی زمین پیاده شود. طرح دشمن پیاده نشود و اراده و برنامه ریزی جبهه حق محقق شود. البته یکی از مصادیق قطعی آن جهاد مسلحانه و به تعبیر روایات ما جهاد اصغر است.

در این فضا و در ادبیات قرآنی، مقوله ای به نام جهاد کبیر شکل می گیرد فَلا تُطِعِ الکٰفِرینَ وَ جٰهِدهُم بِه‌ جِهادًا کَبیرًا. عدم تبعیت و عدم دنباله روی از نقشه ها و طرح های دشمنان اسلام. این همان جنگ اراده هاست که در کلام رهبری به شکل پرتکراری بازتاب پیدا کرده است.

این تنوع مبارزه و غلبه اراده را می توان در تاریخ انقلاب اسلامی به روشنی مشاهده کرد:

  1. در مبارزات علیه رژیم پهلوی در حالی که بسیاری از مبارزین میدانی علیه طاغوت را جریاناتی شکل میدادند که معتقد به قیام مسلحانه بودند، اما حضرت امام به طور واضحی از این جریان حمایت نکرد و در مقابل معتقد به مبارزه با روشنگری و به صحنه آوردن مردم بود. و بر همین اساس بود که انقلاب اسلامی، با کمترین کشته به نسبت انقلابهای دیگر رقم خورد. علاوه بر اینکه این قیام عمومی مردمی سبب شد، بر خلاف بسیاری از انقلاب های دیگر، مواجه با کودتا و قیام یک اقلیت نباشیم.
  2. در دفاع مقدس و تهاجم رژیم بعثی به ایران، ماهها قبل از هجوم سراسری به ایران در سال 59، تمام تلاش امام این بود که مانع از درگیری همه مردم در ماجرای جنگ شود. یکی از ابتکارات امام در این جهت و در همان روزهای ابتدایی هجوم همه جانبه عراق به ایران، این بود که از مردم عراق می خواهد که مثل ایران که محمد رضا را از ایران بیرون کردند، آنها هم با رژیم صدام، مبارزه منفی کنند و مقابل او بایستند، راه کنشی که منجر به ایجاد یک جریان معارض مقابل رژیم بعثی شد. تشکیل سپاه بدر از مهاجرین عراقی و معارض با دولت عراق در سال 64 در همین بستر شکل گرفت.
  3. در ماجرای جنگ عراق و کویت ، بعد از اینکه ناتو به سرکردگی آمریکا به عراق حمله کردند، برخی مثل علی اکبر محتشمی پور معتقد بودند که امروز صدام مثل خالد بن ولید است و ایران به حمایت از او و مقابل استکبار جهانی، باید به میدان نبرد وارد شود. استدلالی که توسط رهبر انقلاب رد شد و و این جنگ را مبارزه باطل و باطل دانستند. جالب آنکه تنیجه عدم ورود ایران در این ماجرا، این شد که عراق به عنوان متجاوز در جنگ تحمیلی شناخته شود، مطلب بسیار مهمی که از ابتدای جنگ، مد نظر ایران برای آتش بس بود و تا این زمان،مورد پذیرش کشورهای مختلف قرار نمی گرفت.

۴. در ماجرای کشتار مسلمانان بی دفاع بوسنی و هرزگوین توسط ارتش یوگوسلاوی، در سال 1992، ایران بر اساس همان آموزه آرمانی خود یعنی عون و کمک مظلوم بودن و اینکه راه حل های سیاسی جواب نداد و از سویی هم جنبشهای نظامی شبیه جبهه مقاومت هم در آن منطقه وجود نداشت که از خود دفاع کند، لذا حضور مستشاری ایران در بوسنی، رقم خورد. رهبر انقلاب راجع به کشتار عجیب مسلمانان این منطقه اشاره داشتند که این‌قدر نگرانم که خوابم نمی‌برد که مسلمان‌ها را قلع و قمع می‌کنند. نماینده وقت کلینتون گفته بود اگر حضور ایران در طی سال‌های 92 تا 94 میلادی در بوسنی نبود مسلمانی باقی نمی‌ماند که ما مجبور شویم طرح دیتون(پیمان صلح پایان جنگ بوسنی) را امضا کنیم.

۵. شبیه منطقی که ایران در بوسنی حاضر شد به علاوه دعوت رسمی دولت سوریه، ایران در جنگ علیه داعش وارد سوریه شد، البته باز این حضور، مطلقا حضور حداکثری ایران نبود و به حضور مستشاری و مدافعان حرم، خلاصه شد. علاوه بر این دیپلماسی فعال ایران به محوریت شخص حاج قاسم برای متقاعد کردن حضور روسیه هم در این جهت موثر بود. علاوه بر این نقش سوریه که می تواند از طریق بنادر در ساحل مدیترانه، مسیر بسیار مهمی برای صادرات نفت و گاز ایران به اروپا باشد، باید مورد توجه قرار گیرد. واقعیت این است که قرار گرفتن سوریه در نقطـه اتصـال سه قاره آسـیا، اروپـا و آفریقـا، بـالاترین منظـر ژئوپلیتیـک و ژئواسـتراتژیک را بـه آن بخشـیده است. از همین رو بسـیاری از کارشناسان سیاسی این کشور را «بزرگترین کشور کوچک جهان» نامیده اند. سوریه برای سال‌ها نقش دروازه ورود ایران به جهان غرب و اتصال استراتژیك ایران به منطقه مدیترانه و خاور نزدیك را داشته است. در هر صورت حضور معنادار ایران در سوریه هم به تثبیت سوریه و بشار اسد از سویی و از بین رفتن داعش انجامید

۶. ماجرای لبنان و فلسطین و مبارزه تاریخی با اسرائیل گونه دیگری است. در این جا ما با نیروهای مقاومت بومی این دو کشور مواجه هستیم که تربیت یافته مستقیم و غیر مستقیم فرهنگ انقلاب اسلامی اند. نوک پیکان مبارزه با اسرائیل همین جوانان مقاومت در کرانه باختری و غزه و جنوب لبنان هستند. حمایت مادی و معنوی این جریانات، از سیاستهای قطعی ایران در تقویت جبهه مقاومت منطقه محسوب می شود.

امروز همه تلاش جمهوری اسلامی این است که گفتمان مبارزه در میان جوانان مقاومت منطقه، فراگیر شود. با همین منطق سالهاست، اسرائیل روز به روز در حال افول و مقاومت در حال رشد و پیشروی است

منطق جمهوری اسلامی در حضور منطقه ای خود، گونه های مختلف جهاد را رقم زده است. به همین جهت است که در ادبیات رهبر انقلاب، جهاد علمی، اقتصادی، سیاسی، تبیین و … از مصادیق مبارزه با استکبار جهانی محسوب می شود. آنچه اهمیت دارد غلبه اراده جبهه حق بر باطل است.

امروز همه تلاش جمهوری اسلامی این است که با بازوهای منطقه ای خود، اسرائیل را تضعیف کند. باید حماس و جهاد فلسطین، کتائب حزب الله عراق، حزب الله لبنان و …. ابتدا وارد عمل بشوند و ایران به عنوان یک حامی که چشم از این صحنه برنمی دارد، مترصد میدان باشد.

تا به امروز حتی خود حزب الله لبنان هم ورود جدی به میدان نکرده و بنا بر موضع رسمی سخن گوی حماس، ما با حزب الله در تماس دائم هستیم و هنوز به ورود حزب الله نیازی نیست.

✍🏻نویسنده:حجت الاسلام حسین کاظم زاده

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *