خانه / طوفان الاقصی / بازیگر سوم صحنه فلسطین
خانه / طوفان الاقصی / بازیگر سوم صحنه فلسطین

بازیگر سوم صحنه فلسطین

اشغال فلسطین بازیگران مختلفی را با ایده‌های متفاوت به میدان آورد. ایدۀ روشن  اسرائیلی‌ها ایجاد یک حکومت مستقل و مستقر و واحد با شعار از نیل تا فرات بود. آمریکایی­ها هم کاملا از این طرح حمایت می‌کردند. اگر چه گفته شده حملۀ اسرائیل به لبنان و اشغال بیروت در سال 1982 به خاطر کشته شدن سفیر اسرائیل در انگلیس بود، ولی واقعیت این است که تصرف بیروت تکمیل بخشی از همین پروژۀ نیل تا فرات بود.

رسیدن به این هدف البته خیلی هم ساده نبود. جنگ شش روزۀ اعراب و اسرائیل زمینه‌ای را ایجاد کرد که ایدۀ  پذیرش دولت خودمختار فلسطینی در کنار دولت اسرائیل مطرح شود. پیمان کمپ دیوید حداقل روی کاغذ پذیرش ایدۀ «دو حکومتی» بود.

این صحنه یک بازیگر سومی هم داشت البته. حضرت امام با یک ایدۀ متفاوت به میدان آمده بود؛ محکم فرمود نه «از نیل تا فرات» و نه «دو دولت مستقر»  بلکه فقط یک دولت فلسطینی. شعارش هم این بود که اسرائیل باید از روی زمین محو شود. البته امام و به تبع ایشان حضرت آقا، فقط به این شعار اکتفاء نکردند بلکه برای پیشبرد این هدف راه‌کنش‌هایی را هم در نظر داشتند که به مرور آنها را عملیاتی می‌کردند.

  1. با اتکاء به آیات صریح قرآن کریم، ملت فلسطین باید اراده‌ای از جنس قیام درشان شکل می‌گرفت. بیرون کردن آمریکا از ایران با دست خالی برقی در چشمان فلسطینی ها روشن کرده بود که می‌توان بدون تجهیزات هم قیام را شروع کند. لذا انتفاضۀ سنگ از سال 1366 آغاز شد.
  2. البته در مرحلۀ بعد ایدۀ نابودی اسرائیل نیاز به مبارزه و جهاد مسلحانه هم داشت. حاج قاسم این مهم را به عهده گرفته بود و برای مسلح کردن مردم فلسطین تا هر جایی که ممکن بود سنگ تمام گذاشت.
  3. ارادۀ عمومی همۀ ملت‌های آزادی‌خواه و ملت‌های مسلمان و همچنین ارادۀ عمومی ملت ایران باید در حمایت از حرکت مردم فلسطین بروز می‌کرد تا قوتی برای مبارزه‌های فلسطینی‌ها باشد. ساختار راهپیمایی روز قدس و پرشمارتر شدن سالانۀ این خیزش در ایران و همۀ کشورهای مسلمان مظهر بروز این اراده بود.
  4. حرکت مسلحانۀ فلسطینی‌ها نیاز به عقبۀ استراتژیک داشت تا در زمان مناسب بتواند خط آتش مناسبی مهیا کند. تشکیل خط جبهۀ مقاومت در عراق، سوریه، لبنان و یمن با نگاه به قبلۀ اولین مسلمین و رهایی آن با مدیریت راهبردی نیروهای سپاه قدس این مهم را تحقق داد.

این نحوه مدیریت جامع و چند بعدی جمهوری اسلامی در قضیۀ فلسطین، در هر حادثه‌ای تصمیمی متناسب با نقشۀکلی حرکت را نیاز داشته است. در جنگ 33 روزۀ لبنان یک شکل، جنگ 22 روزۀ غزه به یک شکل و جنگ کنونی هم به شکل دیگر. به نظر می‌رسد پختگی ایدۀ نابودی اسرائیل و پیشرفت آن در منطقه میدان جدیدی را برای کنش و واکنش فراهم کرده است. استقلال حرکت جنبش حماس در حملۀ پیش‌دستانه به اسرائیل و عدم اتکای در طراحی عملیات و پیشتیبانی‌های اولیه به جمهوری اسلامی، آغاز درگیری‌های جبهۀ مقاومت در عراق و سوریه با آمریکایی‌ها، ایجاد یک جبهۀ جهانی بر علیه سبعیت‌های رژیم غاصب، تردید جدی اسرائیل در حملۀ زمینی به غزه و مقاومت و ایستادگی حیرت انگیز مردم غزه بخش‌های مختلفی از این طرح و نقشۀ کلان است که با موفقیت قابل توجهی در حال پیشروی است.

✍🏻نویسنده:حجت الاسلام عبدالله عصاره

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *