تبلیغ در مناطق خاص

باید و نباید ها تبلیغ در مناطق محروم در گفت و گو با حجت الاسلام والمسلمین موحدی، مسئول گروه تبلیغی جهادی نحل


عهد: یک مبلغ برای تبلیغ در مناطق محروم به چه نکاتی باید توجه کند؟


چند چیز است که سرمایه مبلغ است و اگر آنها را رعایت کند در تبلیغ او اثرات زیادی خواهد داشت.
اول این که مبلغ قبل از کار تبلیغی خود باید پایه و اساسی برای کار تبلیغی اش داشته باشد. تحریکی برای تبلیغ نرود. در خودش این را ذخیره بکند که این ها هم کیشان و هم نوعان ما هستند و باید به آنها اطلاعات دینی بدهیم. اگر این را در خودش نهادینه بکند تمام زحمات و مشکلاتی را که در مسیر برایش پیش می آید به راحتی می گذراند. در دلش بخواهد یک جمعیتی را هدایت بکند و برای این کار هدف داشته باشد.
دوم چیزی که برای مبلغ خیلی اهمیت دارد این است که باید مخاطبینش را دوست داشته باشد. متاسفانه ما گاهی به یک عده ای بدبین می شویم. اینها سرمایه های ما هستند، وقتی دوستشان داشته باشیم، آنها هم با ما انس می گیرند.
سوم، مطلع بودن است. مبلغ به هر جا که می خواهد برود، تهران باشد یا روستای دورافتاده سیستان و بلوچستان، باید از ویژگی های جغرافیایی و فرهنگی و بومی منطقه اطلاع داشته باشد. مثل اطلاع از وضعیت طوایف یا امکانات آنجا و یا سابقه تبلیغ در آنجا. اگر قبلا مبلغی به این جا آمده است، چه کارهایی کرده است.
چهارمین نکته این که کار مبلغ باید اطلاع دهی صحیح باشد. این اشتباه است که مبلغ بگوید چون که این ها چیزی نمی دانند، پس همین چیزهایی که من می گویم ولو اینکه پایه و اساس ندارد، خوب است. مثل دکتری است که اگر بخواهد طبابت کند، باید بداند چه دارویی به درد این مرض می خورد. اینکه همین طوری یک دارو به او بدهد، فایده ندارد. اگر مطالبی را به مردم بگوییم که پایه و اساسی نداشته باشد، مسوولیتش به عهده ما است. ثواب هم ببرند چون ما نمی دانستیم، معلوم نیست برای ما ثوابی داشته باشد. کاری که انجام می دهیم، طبق نظرات معصومین(ع) باشد.. در زمینه احکام، فتوای مشهور فقها را -برای جاهایی که هنوز تقلید جا نیفتاده است- بگوییم و در بین مردم اختلاف نیندازیم.
پنجمین مطلبی که به ذهن من می آید این است که مبلغ خصوصا در روستا باید طبیب دوار باشد؛ به این معنا که تک تک مردم را خصوصا اگر روستا کوچک است بشناسد. یک دفترچه بردارد برای هر خانواده ای یک صفحه را اختصاص دهد و وضعیت فرهنگی این خانواده را یادداشت کند. لازم نیست به مردم بگوید ولی در صفحه ای که مربوط به این خانواده است، یادداشت بکند. برای یک روستای کوچک۲۰-۳۰ خانواری کار راحتی است و در یک هفته می تواند انجام شود. و اگر پرسش نامه ای هم داشته باشد و اطلاعات را از این طریق جمع آوری کند، هم برای خودش خوب است و هم برای دیگران.
ششم اینکه مبلغ باید از هر ظرفیتی استفاده کند. مثلا یک جا می رویم چهار پنج بچه دارد. باید از این فرصت استفاده کرد و سریع گفت: اینها نعمت های خدا هستند، دوست شان داشته باشید روی تربیت آنها کار بکنید. همین طور سرِ زمین کشاورزی که رفتیم قدرت و نعمت خدا را یادآوری کنیم. در این فرصت اعتقادات و اخلاقیات را گفته ایم. بگوییم: از حاصلی که بدست آورده اید مقداری از آن را هم در راه خدا به فقرا بدهید.
مطلب هفتم که خیلی باید مد نظر باشد این است که به جای این که مردم را در نادانی مسائل سرزنش کنیم باید یک آینه برداریم و آن کسی که در آینه است، یعنی خودمان را سرزنش کنیم. او اگر می آمد و مردم را هدایت می کرد این طور وضع شان خراب نبود. هر کس چیزی بلد هست او را تشویق کنیم و بدانیم که خودمان هم خیلی چیزها را بلد نیستیم و نباید مردم را سرزنش کنیم. بدترین آفت برای کار مبلغ این است که مستمعین اش را سرزنش بکند به نادانی.
هشتم این که مبلغ هرگز نباید ناامید بشود و فکر کند که کار تبلیغی من فایده نداشت و کسی گوش نکرد. کم ترین فایده مبلغ این است که در روستا راه برود. من در خیلی محلات که پانصد نفر آدم دارد روحانی گذاشته ام ولی کسانی که در جلسات شان شرکت می کنند ده نفر یا پنج نفر هستند؛ ولی از هر کس توی این روستا من سوال کردم که روحانی کجاست می گویند خانه فلانی است؛ می دانند که چند روز است که آمده است و دیشب و پریشب کجا بود. و خبر دارد که این برای گاو خریدن که اینجا نیامده است؛ این ها روحانیونی هستند که راجع به خدا و پیامبر و قیامت و نماز صحبت می کنند. این خودش در ذهن او یک موعظه است که این آقایی که آمده است این جور چیزها را می گوید ولو اینکه به جلسه اش نرود ولی خانمش یا بچه اش می روند، از آنها می پرسد که چه گفت. سال بعد که می رویم می بینیم اکثر مردم نماز میخوانند با اینکه تنها پانزده نفرشان می آمدند جلسه. پس ناامیدی ما بسیار کار اشتباهی است.
نهم اینکه مبلغ هم باید مبشر باشد و هم منذر. بی خودی مردم را به یک چیزهای تو خالی تشویق نکنیم و از آن طرف هم ناامید نکنیم. امیدوار کردن به رحمت خداوند و ترساندن از عقوبت الهی. هر دو باید همراه هم باشند. همانطور که پیامبر مبشر و منذر بود ما هم باید همین طور باشیم. ثواب و جزای کارهای خوب و بد را که در کتب نوشته شده است برای شان بازگو بکنیم.
آخرین نکته هم این که یک مبلغ باید حتما قبل از کارهای تبلیغی توسل به ائمه اطهار(ع) داشته باشد و از آنها کمک بگیرد. طلبه سال سوم و چهارم طلبگی اش می تواند کار تبلیغی بکند به شرط اینکه کلاس ببیند. کلاس مردم داری؛ کلاس مردم را تحویل گرفتن؛ اخلاق برخورد با مردم؛ چگونه با مردم رفتار بکند؛ اگر این نکات را رعایت بکند اثر بهتر و بیشتری خواهد گذاشت. باید بتواند مسائل ریز مردم را از نجس و پاکی گرفته تا مسائل خمس و زکات و حج، همه این ها را به زبان مردم برای مردم بازگو بکند. بین مردم هم اختلاف نیندازد. اینکه کدام عالم سوادش کم یا زیاد است به ما ربطی ندارد، ما مسائل کلی را بگوییم تا مردم خودشان اطلاعات شان بالا بیاید. اگر خواستند از کسی تقلید بکنند آن وقت به ایشان بگوییم که خودشان بروند تحقیق بکنند. بار به دوشمان نگیریم که اگر فردا مبلغ دیگری آمد و گفت باید از کس دیگری تقلید کرد، مشکل درست شود. هیچ تضمینی نداریم که همیشه من اینجا می آیم. معلوم نیست کسی که بعدا می آید چه عقیده ای دارد و چه بسا باعث اختلاف بشوم. به ظاهر مردم هم نباید نگاه کنیم. در تهران آدمی که نان شب ندارد پیدا می شود در سیستان و بلوچستان هم مردم پولدار زیاد وجود دارد.


عهد: در مناطقی که روحانی کم می بینند و مثلا سالی یکی دو بار روحانی به آنجا می رود بیشتر چه مسائلی از دین باید گفته شود؟


مردم وقتی که ما را می بینند احتمال می دهند که ما خیلی با معصومین و پیامبر ارتباط داریم. ابتدائا در ذهن مردم این شکل می گیرد و این طور هم هست. رفتار ما بیش از گفتار ما تاثیر دارد. من زندگی نامه پیامبر را خوانده ام، برداشت من این است که هشتاد و پنج درصد کار پیامبر رفتاری بوده است و پانزده درصدش گفتاری.

مطلب اختصاصی نشریه عهد شماره ۴۰

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *