در فضایی که انقلاب اسلامی قرار است به سمت اهداف عالیه خود حرکت کند، شناخت و حرکت مکتب امام خمینی به عنوان معمار انقلاب، ضرورتی اجتناب ناپذیر است، خصوصا در زمانه ای که هر کس ادعای خط امام می کند. برای این منظور نمی توان به ارتکازات شخصی افراد رجوع کرد و باید مکتب امام بر اساس سخنان، رفتار و عملکرد و نیز اندیشه های بنیادین امام در مباحث علمی ایشان، فهم گردد.
در عصری که رهبری عزیز آن را عصر امام خمینی نامیدند باید مولفه های این عصر بدست آید و با ایجاد یک فضای گفتمانی، ابتدا جامعه نخبگانی خصوصا حوزه و دانشگاه را وارد این فضای گفتمانی کرد و در مرتبه بعد کل جامعه را سر سفره امام و انقلاب نشاند تا از این طریق بتوان انقلاب را به ریل اصلی خود برگرداند.
در این راستا گروه پژوهش مکتب امام یک تحقیق مبنایی بر روی مکتب امام کرده اند
این تحقیق دو لایه دارد:
-۱ اندیشه های بنیادین مکتب امام که بر اساس آن می توان به عمق و لایه های وجودی این مکتب پی برد
-۲ پیام امروز مکتب امام که بررسی می کند در زمانه کنونی این اندیشه دارای چه پیامی است و به عبارتی سخنِ سر صحنه این مکتب چه می تواند باشد تا بتوان بر اساس آن گفتمان مکتب امام را رقم زد.
در لایه اول قطعا باید به اندیشه های مبنایی حضرت امام که در کتب علمی ایشان و نیز سخنرانی های ایشان مکتوب است سر زد و نیز با پشتوانه تراث علمی که امام سر آن سفره ارتزاق کرده است، مثل فقه و فلسفه و عرفان و اخلاق و کلام و نیز تفصیل اندیشه امام در جلوه رفتار و گفتار رهبر معظم انقلاب، آن را غنا بخشید.
در لایه دوم بعد از گفتگوهای مفصلی که صورت گرفت به این نتیجه رسیدیم که «مردمسالاری دینی » مفهومی است که می تواند بسیاری از پشتوانه های مکتب امام را در خود جمع کند و می تواند برای برون رفت انقلاب از پیچ تاریخی که در آن قرار گرفته است، مورد استفاده قرار گیرد. این گفتمان باید در
کل جامعه فراگیر شود.
