خانه / خانه طلاب جوان / اخبار خانه طلاب جوان / جلسه چهارم هویت طلبگی ۲۲ بهمن ۹۹

جلسه چهارم هویت طلبگی ۲۲ بهمن ۹۹

آیا با یک تخصص، هویت طلبه شکل می گیرد؟اصولا رفتن به مؤسسات تخصصی کار خوبی است؟

ح.ک: تصریح شد که  هویت طلبگی نه تنها با تخصص منافات ندارد بلکه آن را ارتقاء نیز می دهد.

برای روشن شدن هویت امروزی طلبه باید موقف مردم را مشخص کنیم. طلبه اگر متخصص رشته ای خاص است  باید دانشی داشته باشد که موقف امروز مردم و جامعۀ خودش را تشخیص دهد. مثلا آیا فقه می تواند این بینش را به ما بدهد؟ خیر، اگر آن طور هویت را تعریف کردیم این مهم است که چنین بصیرتی را از کجا به دست بیاوریم.

اگر کسی وارد یک فضای تخصصی شد باید نگاه کند که هدایت در فلسفه به چه شکل است. در رأس باید بایستد و نیاز روز فلسفه را تشخیص دهد و  آن را ترویج کند. برای اینکه به نقطۀ مطلوب مثلا فلسفه برسد باید چند راهکار را شناسایی کند و به سمت آن حرکت کند. نقشۀ کلی در دست  او می باشد.

م.ج: اشکال این است که آیا مثلا همۀ طلبه ها در رأس فلسفه قرار می گیرند؟

ح.ک: مثلا وقتی نگاه در فلسفه می کند یک کاستی هایی در مبانی و در بخش امتدادی وجود دارد.

آیا الان ما می دانیم دانش فقه در چه موقفی است و کاستی های آن چیست؟ وقتی خلاءها مشخص شد طلبه ها  باید  بتوانند به صورت روشنی در این مسیر حرکت کنند.

مثل شخصی که خودش وارد فضای هنری نشده ولی چند نفر را تربیت کرده که هنرمندانه موضوعات را بررسی کنند. پس مسألۀ اول شناسایی خلاءها و مشکلاتی که وجود دارد است و سپس برای رفع آنها اقدام می کند .

م.ج: ما طبق سلایق خودمان کار می کنیم. طلبه می رود فقط کلام می خواند و کاری به این کارها ندارد.

ع.م: اینکه طلبه ها الان چکار می کنند بیشتر ناظر به جو عمومی است.

ح.ک: این در همه ی بیانات آقا برجسته است که به لحاظ هویتی تلاش می کند بین اتفاق انقلاب اسلامی و طلبگی ارتباط وثیقی ایجاد کند. اگر طلبه متوجه شد که هویتش در انقلاب تعریف می شود خودش را نجات می دهد. اگر واقعا طلبه برایش برجسته باشد و احساس کند که گمشده ای دارد، هر طور که شده به دنبال آن حرکت می کند. همه اتفاقات دیگر این طوری رقم می خوردکه نیازهای انقلاب را پیدا خواهد کرد و به صورت طبیعی خودش را نیز پیدا می کند.

ح.ک: تلاش من این است که بحث را در فلسفه پیاده کنیم. این را در فقه هم می توانیم پیاده کنیم. نظام اندیشه یکی از قوت هایی که به انسان می دهد فهم نگاه کلان است. اینکه از ابتدای تاریخ تا کنون چطور حرکت کرده ایم. اگر هویت ما در نسبت به مردم است و می خواهیم امام مردم شویم این را از کجا باید بیابیم که نقشه کلان و کلی حرکت جامعه اسلامی به چه سمتی است؟

ح.س: شاید یک طلبه ای که جامعه شناسی خوانده این ادوار را بهتر بفهمد.

ح.ک: این جامعه شناسی فعلی قطعا به درد ما نمی خورد چون غربی است. درعین حال چنین دانشی هم در حوزه نداریم که طلبه بداند برای چه کسی و به چه جهتی دارد کار می کند. کنشگر فضای مجازی باید طرح عملیات دستش باشد که مثلا به خودی شلیک نکند.

م.آ: این دانشی  اکتسابی نیست بلکه در کف صحنه می توان به آن دست یافت .

ح.ک: لزوما با خواندن چهار کتاب یا فقط با سر صحنه بودن به دست نمی آید. ما باید این مساله اصلی خودمان را به ده مساله دیگر تقسیم کنیم. ما می خواهیم مردم قیام کنند. پس باید بدانیم الان در چه موقفی هستند. اگر این رویکرد را داشته باشیم، انقلاب را به چند قسمت تقسیم می کنیم . روی این رویکرد می توان ایستاد .

اگر نگاه کلان داشته باشد در عین حال نگاه درجه دوم به دانش هم باید داشته باشد. برخی از اساتید هم این را مقداری متفاوت با طرح و نگاه ما مطرح می کنند .

ح.ک: الان باید به سادگی بتوانیم توضیح بدهیم که تکلیف خودمان در مسیر علمی چیست. این خیلی زحمت می خواهد. اگر می گفتیم هویت طلبه اجتهاد است خب الان حوزه دارد این کار را می کند. ولی اگر گفتیم هویت ما امامت است باید برای این برنامه و نقشه داشته باشیم.

ر.م: این نگاه کلان در عرض هویت طلبه است.

ع.م: این یکی از بخش های هویت علمی است. یکی از کارهایی که به لحاظ علمی طلبه باید برای آن وقت خالی کند. ما معتقدیم اگر کسی و طلبه ای برای اینکار وقت نگذارد و بلد نباشد از طلبگی ساقط است. باید بخواند و یاد بگیرد.

ع.م: با توجه به جامعه امروز که دوران تربیت انسان انقلاب اسلامی است (دولت اسلامی را این طور تعریف کرده ایم) طلبه دورۀ رشد خود را چگونه تعریف کند؟ این خیلی مهم است. برای طراحی دوره ی رشد طلبه باید چند اصل را بپذیریم. این شخص باید آدم انقلاب اسلامی باشد. الان همه مقید به انقلاب اسلامی نیستند. ما باید این را حتما داشته باشیم چون ما جلوداریم البته این را همه باید داشته باشند ولی همه هم این طور نیستند ، انسان عصر انقلاب اسلامی بودن خیلی مهم است.

در عین حال دورۀ خدمت را داریم و بعد هم نسبت میان دورۀ رشد و خدمت را بحث کنیم. یعنی مثلا دورۀ اول فقط رشد است و دورۀ دوم فقط خدمت؟ یا جور دیگری هم می تواند باشد.

در دوران رشد تربیت انسان انقلاب اسلامی که کلیدواژۀ آن جامعیت است. جامعیت به معنای علامه دهر بودن نیست. بلکه یعنی کسی که همۀ ابعاد خودش را متناسب با هم رشد داده باشد. علمی، معنوی و مهارتی.

الان در بُعد علمی هستیم. همه بحث های خانه به این ماجرا گره می خورد. مأموریت خانۀ طلاب جوان را به عنوان یک کار کارگاهی می توان حلاجی کرد؛ آیا خانۀ طلاب مأموریتی متناسب با این چیزی که در مورد هویت طلبگی گفته ایم درست است. می توانیم اینجا بگوییم چه چیزهایی کم و یا زیاد است.

البته نسبت دورۀ رشد و دورۀ خدمت خیلی مهم است ولی این سه نقطه  بیشتر ناظر به دوران رشد می باشد.

م.آ: مثلا الان در دورۀ رشد منی که پایۀ شش هستم هشتاد درصد رشد و بیست درصد خدمت است و درعین حال همان بیست درصد هم باید صبغۀ رشدی داشته باشد.

ع.م: درست است. البته جنس همۀ کارهای خدمت هم در خود رشدی دارند.

الان طلبه ای که اهل هنر و رسانه نیست قدرت اتصال به مردم را ندارد. در سبک زندگی طلبگی ما باید جا باز بشود و همه هم این را بلد باشند .

مختصات مباحثات را باید الان معلوم کنیم که در بخش رشد هستیم و رشد سه بعد دارد و در هر یک از این ابعاد باید بگوییم چه چیزی را به دست بیاوریم.

مهمترینش همین بیان حاج حسین است که به تعبیر سید از کجا آمده است و به کجا می رود. بخش زیادی از مباحثی که در صراط می خوانیم به صورت کلی این را به ما می دهد که موقف کنونی ما چیست. این نگاه را مثل انسان دویست و پنجاه ساله به ما می دهد که الان در چه موقعیتی هستیم. ما خودمان هم کم کم باید به این سمت حرکت کنیم.

س م . ز: قسیم رشد چیست؟

ع.م:. علمی، معنوی و مهارتی . رشد و خدمت همان کشف و بسط است که حضرت امام مطرح می فرمایند.

اینکه می گوییم در بخش علمی  نیاز به منظومه فکری است برای الان و زمان کنونی ماست. ممکن است پنجاه سال دیگر همه این طور باشند و دیگر نیازی به این نداشته باشیم. لکن در حال حاضر نیاز به این داریم.

اینکه باید بفهمیم که در آینده می خواهیم چکاره شویم نیازی نیست که در حوزه به آن برسیم بلکه قبل از حوزه باید یاد می گرفتیم.

برای اینکه مأموریت خودمان را پیدا کنیم باید بفهمیم الان کجاییم. مباحث شناخت انقلاب اینجا قرار می گیرد.

بخش های دیگری که نظام اندیشه  هست را نیز باید به دست بیاوریم .

ع.ق: قرار بود هویت را فرازمانی و این زمانی تعریف کنیم. این بحث که هر شخص باید بداند در کجا قرار دارد فرازمانی است. یعنی در هر زمانی باشیم باید این کار را بکنیم. رشد معنوی هم فرازمانی است.

ع.م: ما به طور کلی بلکه همۀ انسان ها باید اینها را داشته باشند. ولی الان در جامعه کنونی ممکن است کسی بگوید فضای معنوی وجود ندارد. تو برای اینکه امام شوی باید به این بپردازی. خب این در سبک زندگی شما می تواند قرار بگیرد. یا چون نظام فکری الان در بین مردم وجود ندارد و کسی آن را نمی شناسد باید آن را کسب کنیم و ترویج کنیم. اگر بلد بودیم حرف های جلوتری می زدیم.

به نظر من این بحث مال الان ماست. به خیلی از دانشجوها هم الان من این را توصیه می کنم.

ع.م : در مسئله رشد و خدمت، به نظر می رسد در هر موقفی به یک اندازه است. اگر رشد داشته باشد و خدمت کرد این فعل و انفعال هر دو را رشد می دهد.

  1. نظام اندیشه
  2. شناخت تکلیف و مأموریت
  3. انس با آیات و روایات
  4. فقه و معارف.

 کلا علم از جنس مهارت است. مهارتی است در ساحت ذهن لذا تربیت علمی را محقق می کند.

روایت کافی روایت خوبی است که می پرسد مع العلم فرمود انصات، ثم: به نظرم روی فقه بایستیم و  در مورد آن بحث کنیم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *