خانه / خانه طلاب جوان / نشریه های عهد / برگزیده عهد / تبلیغ گروهی، تبلیغی ناشی از دغدغه تاثیر(یادداشت)

تبلیغ گروهی، تبلیغی ناشی از دغدغه تاثیر(یادداشت)

 پدیدآورنده: علی مهدیان

  • تبلیغ در حوزه امروز آلوده به آفت هایی شده است که در تراث علمی و دینی ما به هیچ وجه وجود نداشته است. عده ای خیال می کنند تبلیغ یعنی صرفا گفتن و بیان کردن. اینها می گویند ما مامور به وظیفه ایم
  • اگر دغدغه تاثیر وجود داشته باشد قطعا سبک تبلیغ در حوزه متحول می شود و تبلیغ می تواند در ارتقای علمی و معنوی و حتی ساختارهای کلان حوزوی نقش کلیدی ایفا کند.
  •  

وَ ما کانَ الْمُؤْمِنُونَ لِیَنْفِرُوا کَافَّهً فَلَوْ لا نَفَرَ مِنْ کُلِّ فِرْقَهٍ مِنْهُمْ طائِفَهٌ لِیَتَفَقَّهُوا فِی الدِّینِ وَ لِیُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذا رَجَعُوا إِلَیْهِمْ لَعَلَّهُمْ یَحْذَرُونَ (۱۲۲توبه)

آیه شریفه نفر را معمولا در تبیین هویت طلبه به کار می برند. سه رکن هجرت و تفقه و تاثیر اجتماعی در این آیه مورد توجه قرار گرفته است.

در تفسیر شریف المیزان این آیه این چنین تفسیر شده است : «سیاق آیه دلالت مى‏کند بر اینکه منظور از جمله«لِیَنْفِرُوا کَافَّهً» بیرون شدن همگى براى جهاد است، و ضمیر در«فِرْقَهٍ مِنْهُمْ»به مؤمنین برمى‏گردد، که نباید همگیشان بیرون روند، و لازمه آن این است که مقصود از«نفر» کوچ کردن به سوى رسول خدا باشد.

بنا بر این، آیه شریفه در این مقام است که مؤمنین سایر شهرها را نهى کند از اینکه تمامیشان به جهاد بروند، بلکه باید یک عده از ایشان به مدینه الرسول آمده، احکام را از آن جناب بیاموزند، و عده دیگرى به جهاد بروند.

و بنا بر این معنا، مناسب‏تر آنست که ضمیر مستتر در«رجعوا» به آن طائفه‏اى برگردد که براى آموختن احکام دین بیرون مى‏شوند، و ضمیر در«الیهم» به قوم و اهل شهر ایشان راجع باشد، و منظور از آیه این باشد که وقتى این عده احکام دین را یاد گرفتند به شهر خود و به میان اهل ولایت خود برگشته، ایشان را انذار کنند»(المیزان ج۹ ص۵۵۰)

بر اساس این تفسیر شریف کلمه «طائفه» ویژگی کسانی را بیان می کند که برای امر تفقه و انذار هجرت می کنند.

کلمه طائفه اما چه معنایی دارد ؟

«الطائفه عباره عن جماعه لهم ارتباط و سابقه و حرکه و تردّد الى الجانب الّذى هو المنظور.»(التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۷ص۱۴۴)

با این حساب کلمه طائفه اشاره به یک جمع منسجم و هماهنگ و دارای هدف دارد. هدف و غایت این جمع البته در این آیه تبیین شده است. هدف نهایی انذار نیست بلکه یحذرون است.

«طائفه» دقیقا معادل مفهوم جماعه نیست. بلکه یک جماعه خاص است. جماعتی است که ویژگی «طوف» در آن مورد توجه است. ویژگی طوف نیز به معنای یک حرکت منسجم دایره وار حول یک نقطه ویژه است.

این طائفه دو رفتار کلیدی دارند یکی در نفر و یکی در رجعت. در نفر رفتار کلیدی آنها تفقه است و در رجعت رفتار کلیدی آنها انذار است. هدف کل این ماجرای نفر و رجعت که دو سبک عمل تفقه و انذار آن را پوشش می دهد. حذر مومنین است.

معنای حذر چیست ؟ «هو التحرّز الناشی عن الخوف، لا مطلق التحرّز و لا مطلق الخوف»(التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج‌۲، ص:۱۸۲)

حذر نوعی رفتار اجتماعی است که ناشی از خوف است و این جا مراد خوف از خدا است. غایت و هدف نهایی این طائفه این است که در جامعه مومنان مجموعه رفتارهایی بر اساس خوف از خدا و تقوای الهی شکل بگیرد بر این اساس شاید بهترین ترجمه برای این کلمه این است که بگوییم غایت این جمع منسجم شکل دادن به یک «تمدن توحیدی» است.

تبلیغ در حوزه امروز آلوده به آفت هایی شده است که در تراث علمی و دینی ما به هیچ وجه وجود نداشته است. عده ای خیال می کنند تبلیغ یعنی صرفا گفتن و بیان کردن. اینها می گویند ما مامور به وظیفه ایم ، تاثیر و نتیجه با خداست. حتی اگر تصریح به این نکته هم نکنند در پشت زمینه ذهنشان این است که بروند و بگویند و بیایند. دغدغه تغییر در رفتار مخاطب خود را ندارند. این رویکرد نشانه اش این است که مبلغین هیچ رسیدگی به روش های تبلیغ خود نکنند. صرفا به یک روستایی یک جایی برویم و روی منبر بگوییم و بیاییم تاثیر با خدا است. اما اگر دغدغه تاثیر وجود داشته باشد قطعا سبک تبلیغ در حوزه متحول می شود و تبلیغ می تواند در ارتقای علمی و معنوی و حتی ساختارهای کلان حوزوی نقش کلیدی ایفا کند.

تبلیغ گروهی ناشی از دغدغه تاثیر و کارامدی است

فروکاستن کار طلبگی به یک حرکت فردی و منزوی که منتهی الامالش تفقه است. به هیچ وجه به هویت طلبگی نمی سازد و قطعا باید چنین نیروهایی را غیر حوزوی دانست. طلبگی تفقه را مقدمه انذار می داند و انذار را حتی مقدمه شکل داده به یک جامعه با صفت یحذرون می داند.

یحذرونی که طلبه دنبال می کند از دالان انذار عبور می کند و انذار یک تاثیر علمی و قلبی است. به عبارت بهتر طلبه سعی می کند با تغییر فرهنگی و تاثیر در فرهنگ جامعه ایمانی تمدن سازی کند. تمدنی که او شکل می گیرد از یک دغدغه فرهنگی و یک عامل قلبی کلیدی به نام توحید سامان می گیرد.

این اتفاق قطعا با تبلیغهای فردی و موردی به این زودیها محقق نمی شود. وقتی غایت یک واقعه اجتماعی است نیاز به قدرت بیشتری داریم. یکی از ارکان کلیدی قدرت در تاثیر گذاری جمع شدن طلاب است. وقتی طلبه ها با هم یک جامعه کوچک ولو روستایی را هدف قرار می دهند آن وقت در مدت کوتاهی تاثیراتی به مراتب بیشتر از وضعیت فعلی خواهند داشت.

با این حساب چند ویژگی را در کنار مسیر تفقه باید دنبال کرد: ۱-مهارت منسجم شدن و شکل دادن به یک کار جمعی طلبگی ۲-مهارت انذار و تاثیر گذاری در ذهن و دل مخاطب ۳-مهارت تاثیر گذاری اجتماعی از دریچه انذار

همه آمال یک طلبه و بلکه همه حوزه شکل دادن به یک تمدن توحیدی است. تمدنی ولایی که بر محور خلیفه خدا سامان بگیرد. این شدنی نیست مگر آن که روح جامعه به سمت خداوند پر بکشد و این فقط طلاب هستند که وظیفه دارند این روح را به پرواز درآورده و بیدار کنند. این رویکرد اساسا ترسیم تکلیف طلاب را جز با در نظر گرفتن نتیجه اجتماعی که دنبال می کنند غیر ممکن می داند. طلبه ای که درس می خواند که صرفا چیز یاد بگیرد. یا درس می خواند که صرفا برود و بگوید این طلبه قطعا تکلیف خود را درست تشخیص نداده است. وقتی ابزار و مقدمه را با ذی المقدمه اشتباه گرفتیم ابزار و مقدمه را از هویت خود خارج خواهیم کرد و این یک واقعیت اگر چه تلخ ولی غیر قابل انکار است.

بر این اساس قطعا شکل دادن به تبلیغ هایی که جامعه مخاطب خود را انتخاب می کنند و هدفشان واقعا ایجاد تغییر در جامعه مخاطب می باشد ضروری و جزو ذاتیات طلبگی است و همه سابقه حوزه و تراث حوزوی گواهی می دهد که هویت حوزه غیر از این چیز دیگری نبوده است. این مسیری است که با شکل گرفتن جامعه دینی و اهداف آن ضرورتش بیش از پیش شده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *