خانه / خانه طلاب جوان / نشریه های عهد / شمارگان / انقلاب اسلامی یک حادثه سیاسی صرف نسیت

انقلاب اسلامی یک حادثه سیاسی صرف نسیت

حجت الاسلام والمسلمین فلاح
اگر در مسیر آرمانها به جامعه نگاه کنیم در مقاطع زمانی مختلف همواره یک نقطه های گره و گلوگاههایی را مشاهده می کنیم که باید دستان توانمندی وارد بشوند و این گره ها را باز کنند و این مشکلات را از پیش پای جامعه ی انقلابی بردارند. این گره ها ممکن است موارد متنوعی باشد مثلا معضل بزرگی در تعلیم و تربیت یا در حوزه ی فرهنگ. اینجاست که یک طلبه باید به جامعه نگاه کند و یکی از این گره ها را انتخاب کند. گره هایی که برخی اوقات هر کدام عمری را برای کامل باز شدن می طلبد و با باز شدن این گره مسیر بزرگی روبروی جامعه گشوده می شود. به یک هم چنین کاری می شود گفت ماموریت.


شیعه در اثر دریافت های تاریخی و تکاپوهای تاریخی و رهنمودهای تاریخی با کمک شعور اسلام شناسان برجسته ای چون امام خمینی (ره) به انقلاب اسلامی رسید و شروع به ویرایش حیات خود و جامعه ی بشری بر اساس اسلام کرد از آن مقطع به بعد سطح حیات شیعی تغییر کرد. ما هم اکنون در دوران بعد از انقلاب اسلامی هستیم. انقلاب اسلامی یک حادثه ی سیاسی صرف نیست بلکه یک واقعه ی بزرگ اسلامی و انسانی است. در دوره ی بعد از انقلاب اسلامی شیعه دقیق تر آرمان های خود را می فهمد و عمیق تر می تواند آن آرمان ها را مطالبه کند. به طور کلی شیعه در بعد از انقلاب اسلامی در یک بستر نوینی به آرمان های خود می اندیشد.


با توجه به مقدمات بالا طلبه باید بتواند بفهمد که گره های امروز و گره های فردای این حرکت انقلابی چیست. یعنی اولا در فضای انقلاب باید فکر کند و ثانیا باید جامعه ی انقلابی را ببیند و ثالثا باید مسیر این حرکت و گره های موجود در آن را تشخیص دهد. بعد از این مرحله هر گرهی باید با دستان توانمند یک یا چند طلبه به طور تخصصی باز شود.
در این فضا برای شناخت ماموریت و گره های حرکت انقلابی بالاترین راهنمایان ما حضرت امام(ره) و حضرت آقا هستند. کسانی که کاملا روی هدایت انقلاب اسلامی و روی رصد کردن وضعیت انقلاب متمرکزند. آن متخصصی که به تعلیم و تربیت می پردازد یا آن کسی که به فقه می پردازد یا در فلسفه متمحض است از زاویه ی خود نگاه می کند. تنها کسانی که کاملا نگاهشان به انقلاب اسلامی معطوف است می توانند راهنمایان خوبی برای یافتن ماموریت باشند مانند حضرت امام(ره) یا حضرت آقا و امثالهم الاقرب فالاقرب. هستند کسانی که مانند رهبران این انقلاب به کلیت انقلاب اسلامی می اندیشند و نگاهشان تا آن پایه بلند است و راهنمایی هایشان تا آن پایه ارزشمند.


متاسفانه برخی طلاب امام و آقا را جدی تلقی نمی کنند و می پندارند که امام دو سه توصیه کردند که تاریخ مصرف آن گذشته است و حضرت آقا هم گه گاهی ما را نصیحت و دعا می کنند و برای ماموریت طلبگی باید خودمان بنشینیم و فکر کنیم که چه کار بکنیم. یکی از علت هایی که این تلقی برطرف نمی شود این است که ما روی اندیشه های امام و آقا وقت نمی گذاریم. اگر وقت بگذاریم متوجه می شویم که این بزرگواران نافذتر، جامع تر و قویتر از بسیاری از کارشناسان و اسلامی تر و انقلابی تر و سالمتر از بسیاری از صاحبنظران تحلیل می کنند و راهنمایی می کنند. چه در سخنرانی های عمومی و چه در صحبت های با گروه خاص که به دست انسان می رسد متوجه می شود که صحبت های ایشان ویژه است.


نکته ی خیلی مهم این است که طرز فکر طلاب ارتقا پیدا کند. این مهمی است که می خواهیم به مدد اندیشه های امام و اندیشه های رهبری به آن برسیم. این خیلی مهمتر از این است که مثلا رهبری می فرمایند که مدرسه ای برای تربیت مبلغین خارج از کشور تاسیس کنید. ممکن است طلبه بگوید که این کار به من مربوط نمی شود. این گونه نباید فکر کرد. آن چیزی که خیلی مهم است طرز فکر است، طرز فکر حضرت امام(ره)، طرز فکر حضرت آقا که مفصل است و به گستره ی زندگی امروزی مسلمانان است. این سفره ی گسترده ی تعلیم هم با صرف مطالعه به دست نمی آید و در گرو انس با اندیشه های این رهبران می باشد.

مطلب اختصاصی نشریه عهد شماره ۲۸

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *