یادداشت شفاهی

جایگاه شناسی تاریخی علامه طباطبایی در انقلاب اسلامی

: در طرح این موضوع، امام خمینی در عرض ملاصدرا و علامۀ طباطبایی نیست. در اینجا نمی­شود گفت امام برتر است یا علامه طباطبایی؟ اصلا این سؤال از اساس غلط است.

علامۀ طباطبایی و امثال ایشان، پژوهشگر نبودند که ما با مطالعۀ آثار آنها بتوانیم بفهمیم آنها چه گفته­اند. بلکه آنها به یک حقیقتی رسیدند که بخشی از آن حقیقتِ حکمت آمیز را در قالب کلمات ریخته­اند.

در بحث مراجعۀ به علامه باید به موضوع رجوع فکر کرد. یعنی باید اندیشید که چه موقع می­توانیم بگوییم که حقیقتا به علامه رجوع کرده­ایم؟ چه زمانی باید گفت که علامه، همان علامه است و اشتباه نرفته­ایم؟

یکجایی حضرت آقا صحبتی دارند که: ” در گذشته، همین ایران و ملت و موقعیت جغرافیایی و همین فقه و قرآن و نهج‌البلاغه بود؛ اما در واقع چیزی نداشتیم و روزبه‌روز عقبتر می­رفتیم و بیشتر بر سرمان می­خورد وشخصیت ما هضم می­شد. بعد که او پدید آمد و قدم در صحنه گذاشت، مثل وجودی که ماهیات را هستی و تحقق می­بخشد، و مثل خورشیدی که می­تابد و اشیا را آشکار می­کند، و مانند روحی که به کالبدی دمیده می­شود و اجزای آن را زنده می­سازد، ما را زنده و نمایان کرد و به حرکت درآورد؛ آن‌وقت ارزش جغرافیایی و تاریخی و فرهنگ گذشته و قرآن و نهج‌البلاغه و ملت ما احیا شد و به کارمان آمد”

حالا حضرت امام این رجوع ما رو به گذشته و تاریخ و میراث مان را زنده کرد. و به ما فهماند که قرآن یعنی چه، و چطور باید به آن رجوع کرد تا بفهمیم یعنی چه! ما که همۀ این­ها را داشتیم اما باید چه اتفاقی می­افتاد تا می­توانستیم بگوییم ما تمسک به قرآن کرده­ایم؟

اینکه می­گویند ما با آمدن تمدن جدید دچار گسست تاریخی شدیم یعنی دیگر نمی­توانیم با گذشتۀ خودمان پیوند بر قرار بکنیم. منظور از این گذشته یعنی ایام الله، یعنی جاهایی که خدای متعال در دست و زبان یک آدمی ظاهر شده و تجلی کرده است. حالا از ملاصدرای بزرگ بگیرید تا یکی مثل علامۀ طباطبایی!

وقتی نتوانیم به ملاصدار و علامه مراجعه کنیم، با این بزرگان به عنوان مفاخر و دانشمند برخورد می­کنیم. می­شوند جزء میراث فرهنگی ما!

امام خمینی، هدیۀ خدا برای چنین کار بزرگی است. یعنی پس از گرفتار شدن در ظلمت، خدا ما را با او به سوی نور هدایت فرمود.

در طرح این موضوع، امام خمینی در عرض ملاصدرا و علامۀ طباطبایی نیست. در اینجا نمی­شود گفت امام برتر است یا علامه طباطبایی؟ اصلا این سؤال از اساس غلط است. بلکه امام راه این مسیر را برای ما هموار کرده است. ما اینجا تقابل امام و علامه نداریم چون اصلا دو موضع هستند. امام یک مکتب جامع است که در واقع دارد همۀ آنچه را که داشتیم احیا می­کند و در واقع امام ارتباط ما با علامه را فراهم می­کند.

 ممکن است در ذیل امام منش سلوکی ما، علامۀ طباطبایی شود. ذیل شخصیت و افق امام بودن، حیات واقعی علامه را برای ما روشن می­کند.

پس اصلی­ترین مسألۀ ما رجوع است! اینکه رجوع به علامه یعنی چه؟ چه زمانی ما به علامه رجوع کردیم؟ بارزترین شاگردان علامه مثل آقای جوادی را نگاه کنید، ایشان چطور به علامه رجوع کردند؟ شهید مطهری چطور به علامه رجوع کرده؟ آیا جز این است که ذیل امام و انقلاب این رجوع برایش حاصل شده است؟ کسی که در ذیل امام قرار می­گیرد، وسعت روحی پیدا می­کند و آن وقت علامه هم برای او حرف دارد.

حجه الاسلام امیر نجات بخش

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *