خانه / خانه طلاب جوان / شبکه عهد / بصیرت سیاسی / گزارش جلسه تحلیل سیاسی خانه طلاب جوان (سه شنبه ۷ بهمن ماه ۱۳۹۹)

گزارش جلسه تحلیل سیاسی خانه طلاب جوان (سه شنبه ۷ بهمن ماه ۱۳۹۹)

بسمه تعالی

مقدمه:

در راستای بحثهای سیاسی و راهبردی خانه طلاب، به این نتیجه رسیدیم که برای توانمند شدن در این مقوله نیازمند دیدن نگاههای وثیق راهبردی هستیم و در رأس آنها به دیدگاههای رهبر انقلاب رسیدیم. در این خصوص فرمایشات اخیر ایشان مد نظر قرار گرفت و به دیدار با خانواده و برگزارکنندگان سالگرد شهید سلیمانی که به بحث مقابله با دشمن پرداختند، رسیدیم.

در این مقال ایشان به مقوله شکست هیمنه نرم افزاری استکبار اشاره کردند که بار آن را بر عهده جوانان کشور دانسته و آن را بزرگترین و مهمترین نوع انتقام سردار سلیمانی دانستند که  به عبارتی بزرگترین انتقام نظام ما از نظام غرب خواهد بود.

در ادامه برای فهم مراد از مواجهه نرم افزاری، به سخنرانی رهبر انقلاب در ورزشگاه آزادی (۱۲/۷/۹۷) مراجعه کردیم. ایشان در طلیعه مباحث خود ابتدا به موقعیت کنونی انقلاب اسلامی می پردازند. جان کلام ایشان در این مباحث عبارت است از اوّل «عظمت ایران»، دوّم «اقتدار جمهوری اسلامی» و سوّم «شکست‌ناپذیری ملّت ایران».

در جلسه گذشته بحث در مدار «اقتدار جمهوری اسلامی» و «شکست‌ناپذیری ملّت ایران»؛ و یا «عدم مغرور شدن و عمل و ابتکار»؛ و یا «عنصر پیشران جوان» قرار گرفت.

شرح جلسه:

  1. در ابتدای جلسه که با تاخیر ۲۰ دقیقه ای شروع شد، به دلیل دیر آمدن دوستان، از اعضای جلسه تکلیف جلسه قبل پرسش شد. این تکلیف عبارت بود از انتشار یک پست در فضای مجازی مخصوصا توئیتر با موضوع مباحث جلسه قبل بود. متاسفانه هیچ یک از دوستان مطلبی منتشر نکرده بودند که با وجود یادآوری در میان هفته قبل، اما دوستان کم لطفی کردند.
  2. استاد میرکاظمی به عنوان مدرس توئیتر برای رفع اشکالات معرفی شدند.
  3. برنامه بعدی گزارش استاد عصاره در باب آشنایی با سردار محمد با لسان برادر عظیم ابراهیم پور بود.
  4. سپس به خوانش هدفمند ادامه فرمایشات رهبر انقلاب پرداخته شد.

در گذشته هم همین‌جور بوده است؛ در همه‌ی عرصه‌های جهاد همین‌جور بوده است. ما در این حدود چهل سال جهادهای متعدّدی داشته‌ایم؛ در همه‌ی این جهادها جوانها جلو بوده‌اند، جوانها راه‌گشا بوده‌اند، جوانها نوک پیکان بوده‌اند. در جهاد با طاغوت در دوره‌ی پیش از پیروزی -دوره‌ی مبارزات- در جهاد با تجزیه‌طلبان در آغاز پیروزی انقلاب که در شرق کشور، در غرب کشور، در شمال کشور تجزیه‌طلبانی پیدا شدند، در جهاد با این تجزیه‌طلبان، ‌جلودارِ این حرکت عظیم جوانها بودند؛(۴) در جهاد سازندگی که از رویشهای آغاز انقلاب بود، جوانها جلو بودند و آنها بودند که این حرکت عظیم جهاد سازندگی را شروع کردند؛ در جهاد با تروریسمِ منافق و خائن در اوایل دهه‌ی ۶٠، در جهاد با متجاوزین در هشت سال دفاع مقدّس، در جهاد برای ترمیم خرابی‌های بعد از جنگ بعد از سال ۶۷، در جهاد فرهنگی در برابر تهاجم فرهنگی سال ۷۰، جوانها بودند که توانستند آن فضای دشوار را به نفع انقلاب و اسلام تغییر بدهند؛ در جهاد علمی از حول‌وحوش آغاز دهه‌ی ۸۰، جوانها بودند که در دانشگاه‌های مختلف، در پژوهشگاه‌های مختلف، به ندای مطالبه‌ی پیشرفت علمی لبّیک گفتند و راه علم و فنّاوری را به‌صورت جهشی در کشور باز کردند؛ و بالاخره در جهاد با تروریسم تکفیری در دهه‌ی ۹۰ در این سالهای اخیر.

و امروز هم در جهاد فکری و جهاد عملی برای گشودن گره‌های اقتصادی، باز هم جوانهایند. در برابر مشکلات اقتصادی کشور، پیشنهادهایی به ما میدهند -که ما هم میدهیم به مسئولین و میگوییم اینها را دنبال کنند- که بسیاری از پیشنهادها مربوط به جوانها است و پخته و کاملاً کارگشا و راه‌گشا. جوانهای ما بحمدالله امروز در قبال مسائلی که کشور با آنها مواجه است، هم صاحب فکرند، هم صاحب انگیزه‌اند؛ و همان‌طور که اشاره شد، مشکلات، همه را به تحرّک وادار کرده است و جوانهای ما احساس تکلیف میکنند، احساس مسئولیّت میکنند.

امروز در حدود ده هزار هسته‌ی گروه‌های جهادی در سرتاسر کشور مشغولند که اینها در واقع مژده‌ی آینده‌ی کشورند، سرمایه‌ی عظیمی هستند برای آینده‌ی کشور؛ مشغول کارند، مشغول تلاشند؛ شاید صدها هزار کار مهمّ مربوط به طبقات ضعیف را در نقاط دوردست کشور، اینها انجام داده‌اند و دارند انجام میدهند؛ کارهای ریز و درشت -به‌حسب نیازهایی که مردم دارند- این یک سرمایه‌ی عظیمی است برای کشور. باز هم پس نقش جوانها است که مژده‌ی آینده‌ی بهتر را به ما میدهد.

            رویش بیش از ریزش

شما جوانها صاحب کشورید. بنده وقتی از جوانها تمجید میکنم در صحبتها، بعضی‌ها میگویند معلوم میشود فلانی از برخی از جوانهای منحرف، از لا‌ابالی‌گری‌ها و از خلاف‌کاری‌های بعضی از جوانها اطّلاعی ندارد؛ نه، بنده از آنها هم مطّلعم. بالاخره در کشور مسلّماً جوانهایی هم هستند که این خصوصیّات مثبت و درخشان در آنها وجود ندارد، آنها ریزشهای ما هستند. حرف من این است که رویشهای ما بر ریزشهای ما رجحان دارند، غلبه دارند. بیش از آن مقداری که افراد به‌سمت لا‌ابالی‌گری ‌پیش میروند، جوانها به‌سمت تعهّد، به‌سمت فکر و عمل در راه اهداف دارند حرکت میکنند و این مژده‌ی آینده است. بعضی اینها را درک نمیکنند، نقش جوانها را در آیند‌ه‌ی کشور بلکه در حال حاضرِ کشور، درست مورد توجّه قرار نمیدهند. بعضی‌ها حتّی سعی میکنند وانمود کنند که جوانها مشکل کشورند یا حتّی کاری بکنند که جوانها را تبدیل کنند به مشکل کشور؛ بنده بعکس  معتقدم جوانها راه حلّ مشکلند، نه مشکل.

            سخن با جوانان

خب، حالا من با شما جوانهای عزیز که فرزندان عزیز من به ‌شمار میروید، عرایضی دارم؛ به اینها باید توجّه کنید. مهم این است که شما جوانها تصوّر نکنید که راهی که پیش ‌روی ما است، یک اتوبان آسفالته‌ی بی‌مانع است؛ نه‌. راه پیشرفت به روی ما باز است امّا راه پُرپیچ‌و‌خمی است، راه دارای فراز‌و‌نشیبی است، موانعی در این راه وجود دارد، دشمن به‌طور کامل در مقابل ما فعّال است. ما باید در مقابله‌ی با موانع، این راه را طی کنیم؛ این [کار] شرایطی دارد.

گام اوّل برای اینکه بتوانیم این راه را درست طی بکنیم، این است که وجود و حضور دشمن را حس کنیم. آن روشنفکرنمای راحت‌طلب و ریاکار و منافق که اساساً دشمنی آمریکا را انکار میکند و این دشمنی را نمیفهمد و نسخه‌ی تسلیم در مقابل آمریکا را برای ملّت و دولت مینویسد، مرد این میدان نیست؛ اگر عامل دشمن نباشد، حدّاقل مردِ میدانِ مهمّ پیشرفت کشور نیست. بنابراین گام اوّل، احساس حضور دشمن و وجود دشمن است. تا انسان نداند که دشمن در مقابل او است، برای خود حِرز و حفاظ و سنگر به وجود نمی‌آورد و سلاح لازم را در دست نمیگیرد.

 گام دوّم، اعتماد‌ به نفْس و عزم بر ایستادگی است. آدمهای بی‌روحیه، مردّد، ترسو، فرصت‌طلب، خودکم‌بین، در این میدان هیچ هنری نمیتوانند نشان بدهند، اگر مانع برای دیگران درست نکنند. خودشان که هیچ‌ کاری نمیتوانند بکنند، گاهی مانع هم در مقابل دیگران به وجود می‌آورند؛ مأیوسند، دیگران را هم مأیوس میکنند؛ تنبلند، دیگران را هم وادار به تنبلی میکنند. قرآن کریم درباره‌ی گروهی از افرادی که در آن‌وقت بودند، این‌جور میفرماید: لَو خَرَجوا فیکـُم ما زادوکُم اِلّاخَبالًا وَ لَاَوضَعوا خِلالَکُم‌؛(۵) یعنی اینها اگر به میدان جهاد هم با شما بیایند، شما را به فساد میکشانند؛ حتّی اگر با شما به میدان جهاد هم بیایند، در میان شما اختلال ایجاد میکنند؛ کمک که نمیکنند، مانع راه هم میشوند. البتّه جوانهای ما در همه‌ی آن جهادهایی که قبلاً اسم آوردم و گفتم، به این بلیّه مبتلا نبودند؛ اعتماد ‌به نفْس داشتند، شجاعت داشتند، تردید نداشتند، بزدل و ترسو نبودند؛ که اگر بودند، کارها پیش نمیرفت.این هم گام دوّم.

گام سوّم، شناخت حوزه و عرصه‌ی تهاجم است. جنگ ما با دشمن و تهاجم دشمن به ما در کجا است؟ این را باید درست تشخیص بدهیم. باید تهدید دشمن را درست فهم کنیم، اندازه‌‌ی آن را بشناسیم و معلوم بشود عرصه‌ی تهاجم کجا است. اگر دشمن از مرز شرقی حمله میکند، شما نیروهایتان را به مرز غربی ببرید، کار به جایی نخواهید برد، سودی از وجود نیروها نخواهید برد. باید بدانید دشمن از کجا حمله میکند. همه‌‌ی نظام، همه‌ی کشور، همه‌ی مردم باید درک درستی از عرصه‌ی نبرد دشمنان داشته باشند.

            عرصه های نبرد:

 خب عرصه‌ی نبرد کجا است؟ بنده دو سه‌ مورد از عرصه‌های نبرد دشمن را میگویم.

اوّل، اسلام و ایمان اسلامی است. آمریکا از اسلام سیلی خورده است، از اسلام کینه در دل دارد. آمریکا از انقلاب اسلامی سیلی خورده است، از انقلاب اسلامی کینه در دل دارد. اینها در ایران همه‌کاره بودند، همه‌چیز در اختیار خودشان بود، مسئولین کشور فرمانبرِ مطیع آنها بودند، منابع کشور در اختیارشان بود، سرمایه‌های کشور با میل آنها جابه‌جا میشد، سیاستهای اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی کشور به میل آنها برنامه‌ریزی میشد، دستشان از همه‌ی اینها کوتاه شد. چه کسی کوتاه کرد؟ اسلام کوتاه کرد، انقلاب اسلامی کوتاه کرد؛ لذا دشمنند. بعضی‌ها از جمله‌ی نق‌زن‌ها میگویند بدگویی از آمریکا نکنید که با شما دشمن نشوند؛ دشمنی آنها فقط به‌خاطر این بدگویی و گفتن و مرگ بر آمریکایی که شما میگویید نیست؛ اینها از اصل انقلاب، از اصل حرکت عظیم ملّت ایران کینه در دل دارند، کِید و مکر آنها به‌خاطر این است؛ این اوّلین عرصه‌ی جنگ است. لذا اینها میترسند یک قدرت اسلامی بزرگی در این منطقه سر بلند کند و جلوی مطامع آنها را بکلّی در این منطقه بگیرد؛ میخواهند این اتّفاق نیفتد؛ از این میترسند، در مقابل این، صف‌آرایی و جبهه‌گیری میکنند.

            عناصر قدرت ما

از قدرت اسلامی و قدرت انقلابی میترسند لذا سعی میکنند عناصر قدرت را مخدوش کنند و از بین ببرند. عناصر قدرت ما چیست؟

  1. استقرار و ثبات سیاسی است،
  2. امنیّت اجتماعی است،
  3. وحدت ملّی است، 
  4. پایبندی به اصول و مبانی انقلاب است،
  5. حرکت پیشرفتِ رو به‌ توسعه‌ی علمی است،
  6. توسعه و تعمیق فرهنگ انقلابی و اسلامی است؛

اینها عناصر قدرت ما است؛ با اینها مخالفند.

  • البتّه با پیشرفت نظامی ما هم مخالفند، با موشک ما هم مخالفند،
  • با حضور ما در منطقه هم مخالفند؛ چون اینها هم جزو عوامل قدرت و عناصر قدرت ما است؛

پس میدان جنگ اینجا است. میدان جنگ و میدان تقابل استکبار با ایران اسلامی عبارت است از هر آنچه موجب اقتدار ایران اسلامی است؛ بایستی این را یکی از مراکز درگیری با قدرت مستکبرین دانست. این یکی از مناطق درگیری است.

            دومین عرصه نبرد: فهم درست واقعیتهای ایران و جهان

یک نقطه‌ی دیگر از عرصه‌های درگیری، فهم درست واقعیّتهای ایران و جهان است. اینکه شما فهم درستی از واقعیّتهای کشورتان داشته باشید، به ضرر آنها است؛ با این مخالفند، با این مبارزه میکنند؛ با چه ابزاری؟ با ابزار بسیار خطرناک رسانه، بخصوص رسانه‌هایی که امروز نوپدید است. با تصویرسازی غلط سعی میکنند افکار ملّت ایران را منحرف کنند؛ هم تصویر غلط درباره‌ی ایران، هم تصویر غلط درباره‌ی خودشان، هم تصویر غلط درباره‌ی اوضاع منطقه. یکی از تصویرهای غلط آنها این است که وانمود میکنند در موضع قدرتند، درحالی‌که در موضع قدرت نیستند. بله، قدرت سخت‌افزاری آنها یک قدرت قابل نشان دادن است؛ یعنی پول دارند، ابزار نظامی دارند، امکانات رسانه‌ای دارند؛ اینها ابزارهای قدرت است،

            معنای قدرت نرم افزاری

منتها در مقابله‌ی جهانی، حرف اوّل را قدرت نرم‌افزاری میزند؛ قدرت نرم‌افزاری یعنی منطق، یعنی استدلال، یعنی حرف نو؛ حرف نویی که تعیین‌کننده‌ی زندگی باشد؛ سخن نو به میان آوردن. اینها حرف نو ندارند، منطق ندارند.

  1. در قدرت نرم‌افزاری، آمریکا بشدّت ضعیف است؛ حرفش زورگویی است، منطقش ضعیف است، لیبرال‌‌‌دموکراسی‌اش امروز در دنیا مفتضح است -رفتار و شیوه‌های اِعمال لیبرال‌دموکراسی که به آن افتخار میکردند، امروز در دنیا به‌صورت مفتضح مورد انتقاد صاحب‌نظران دنیا است- برای همین هم هست، به‌خاطر همین هم هست که شما ملاحظه میکنید آمریکای دارای قدرت اتمی، دارای تکنولوژی پیشرفته، دارای پول فراوان، در بسیاری از مناطق عالم شکست‌خورده است؛ در عراق شکست‌ خورد، در سوریه شکست خورد، در لبنان شکست خورد، در پاکستان شکست خورد، در افغانستان شکست خورد، در مواجهه‌ی با قدرتهای دنیا شکست‌ خورده است و میخورد و امروز شکستهای دیگری هم آن‌طوری که انسان مشاهده میکند در انتظار آمریکا است. این تصویرسازی آنها از خودشان است که یک تصویر‌سازی غلط و دروغین است.
  2.  یک تصویرسازی دیگری دارند که آن هم بشدّت غلط و خدعه‌آمیز است و آن تصویرشان از ایران اسلامی است؛ تصویری که سعی میکنند در افکار عمومی دنیا آن را ترویج کنند و حتّی سعی میکنند به خود ما هم، به خودِ ملّت ایران هم، این تصویر را ارائه بدهند، تزریق کنند و ما را قانع کنند به نظرات باطل خودشان در مورد کشورِ ما. با تکیه بر مشکلات اقتصادی‌ای که امروز ما در کشور داریم و واقعیّاتی است، اینها خیالاتی را در سرِ کم‌مغزشان و بی‌تدبیرشان میپرورانند. اخیراً شنیدم که رئیس‌جمهور آمریکا به بعضی از سران اروپایی گفته که شما دو سه ماه صبر کنید، بعد از دو سه ماه کلکِ جمهوری اسلامی کنده خواهد شد. به اینها این‌جور گفته! به یاد حرفهایی افتادیم که چهل‌ سال قبل، چهار دهه‌ی قبل، همین کسانی که نوکران آمریکا بودند در داخل کشور و خود آنها به همدیگر مژده میدادند، دل‌‌خوشی میدادند که آقا شش ماه صبر کنید، کلکش کنده میشود؛ شش ماه میشد و کلک کنده نشده بود، میگفتند یک سال دیگر صبر کنید، قضیّه تمام میشود؛ چهل سال از آن زمان گذشته است و آن نهال باریک تبدیل شده به این درختِ تناور؛ حالا این بیچاره دل‌خوشی میدهد به خودش و به همکارانِ اروپایی‌اش که دو سه ماه صبر کنید؛ بنده به یاد این شعر عامیانه افتادم که:

شتر در خواب بیند پنبه‌دانه

گهی لف‌لف خورد گَه دانه‌دانه (۶)

دشمن، شما را نشناخته، دشمن ملّت ایران را نشناخته، دشمن انقلاب را و روحیه‌ی انقلابی و ایمانی را نشناخته و این تحلیل غلط در تمام این سالها موجب گمراهی او شده است، هنوز هم موجب گمراهی است و [طبق] این دعای منسوب به معصوم (علیه‌السّلام) که «اَلحَمدُ لِلّهِ الَّذی جَعَلَ اَعدائَنا مِنَ الحُمَقاء»، اعداء ملّت ایران را خدا از نادانان قرار داده است؛ ابله‌ها دشمنان ملّت ایران هستند.

ما البتّه مشکل داریم، بله، مشکل اقتصادی داریم. درست توجّه کنند جوانهای عزیز و مردم باانگیزه و مؤمن ما،‌ ما مشکل اقتصادی داریم، اقتصاد نفتی داریم که این خودش یک عیب بزرگ است، فرهنگ صرفه‌جویی نداریم، فرهنگ صرفه‌جویی در بین ما بسیار ضعیف است؛ این عیب است، اسراف عیب است؛ این عیوب را ما داریم، ولی عیب واقعی اینها نیست؛ عیب واقعی بن‌بست است که بحمدالله نداریم؛ ما بن‌بست نداریم. عیب واقعی این است که جوان کشور گمان کند که راه حلّی وجود ندارد جز پناه بردن به دشمن؛ این عیب است. بعضی سعی میکنند این را القا کنند به جوانهای ما؛ دشمن این را میخواهد. دشمن میخواهد ملّت ایران را به این نتیجه برساند که بن‌بست است، راه‌حل وجود ندارد مگر پناه بردن به آمریکا و زانو زدن در مقابل آمریکا و تسلیم شدن در مقابل آمریکا. من صریحاً اعلام میکنم، من صریحاً اعلام میکنم: کسانی که در داخل کشور این فکر را که مطلوب و محبوب دشمنان است ترویج میکنند، اینها خیانت میکنند؛ این خیانت به کشور است. اینکه ما بر طبق میل دشمن ترویج کنیم که راهی جز پناه بردن به دشمن نداریم، بزرگ‌ترین خیانت در حقّ ملّت است. البتّه این اتّفاق نمی‌افتد، من به حول و قوّه‌ی الهی و با همراهی شما تا جان و توان دارم، نخواهم گذاشت این اتّفاق در کشور بیفتد.

این تصویر‌سازی دشمن است؛ این تصویرِ خدعه‌آمیز دشمن از وضع خود او و از وضع ما است؛ تصویرهای دروغینی که با هزارها شبکه‌ی تلویزیونی و رادیویی و اینترنتی، امروز دارد به‌سمت ملّت ایران و افکار عمومی ما سرازیر میشود. این تصویر‌سازی دروغین است،

مباحثات

مباحثاتی که از مراد حضرت آقا در باب قدرت «نرم افزاری» در گرفت ذیل دو نظر بود که متاسفانه به علت ضیق وقت در مدت ۱۲ دقیقه انجام شد:

  1. منظور فهم و حرف نو جمهوری اسلامی است که رقیب از آن بی بهره است. و رسانه در عداد قدرت سخت است.
  2. منظور عملیات رسانه ای و گویش حرف نو جمهوری اسلامی است.

س: این فهم و منطق را به طور کامل نداریم و هنوز استحصالش نکرده ایم.

م: این فهم و منطق را داریم. گفتنش را انجام نداده ایم.

ع: یک تولید اندیشه است. دو تولید رسانه ای. ما هر دو را نیاز داریم.

م: بحث مبنایی مراد نیست.

ب: مثلا لیبرال دموکراسی باید بحث شود و بلحاظ علمی پنبه اش زده شود.

م: بحث امتداد فضای اجتماعی است. بحث قدرت است نه علم.  مراد غلبه دادن گفتمان انقلاب است. و این معنا وجود دارد. بحث این نیست که کشف کنیم. دشمن در ۴۰ سالگی انقلاب، با تصویر سازی اش تو را شکست خورده نشان می دهد.

نکات روشی:

  1. جلسه کوتاه است. بلندتر شود. برای این امر لازم است فعلا رأس ۳ شروع شود.
  2. گویا کردن متن و خوانش انتخابی راندمان بالاتری دارد.

تکلیف:

  1. ادامه مباحثه پیرامون چیستی قدرت «نرم افزاری»
  2. در مباحث «نرم افزاری» توئیت زده شود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *