دشمن بهشدّت سازماندهی شده و با یک تفکّر تشکیلاتی در تمامی ابعاد، از خانه تا حاکمیّت را هماهنگسازی میکند. ما نمیتوانیم مقابل یک لشکر سازماندهی شده، عناصر جدا جدا باشیم.
حرکتهای سازماندهیشده نوعاً در قالب یک حاکمیّت باید صورت گیرد. والا یک حرکت بولشویکی زیرزمینی میشود که قبلاً هم وجود داشت. کارآمدی آن برای تخریب خوب بود، ولی برای اثبات، جواب نمیدهد.
سعی مرکز مدیریّت بر این است که یک کار تشکیلاتی راه بیندازد، ولی موفّق نبوده است؛ چون مجسّمه سازمان را دارد. خصوصیت مجسّمه این است که تحرّک ندارد، ثابت است. ولو اینکه یک کلّ است. ارتباط ارگانیک بین اجزاء وجود ندارد.
امروز در حوزه، مقابله پنهانی با حرکت سازمانی و سازماندهیشده وجود دارد. مکانیزمهایی که برای آموزش، پژوهش و تبلیغ داریم، همان مکانیزمهای سنّتی است.
امروز رضایتمندی جامعه از حوزه بهعنوان نهادی که پرچم دینداری را عَلم کرده، متناسب با ظرفیّتهای تکاملی جامعه نیست. لذا از خیلی جهات کت و شلواریها دارند جای منبریها را میگیرند.
امروز چیزی حدود سیصد مرکز پژوهشی در قم داریم که اصلاً همدیگر را نمیشناسند، ارتباط علمی با هم ندارند، درون مراکز هم که میروید، میبینید تقسیمات، تشکیلاتی نیست. حداکثر یک جمعی دور هم جمع شدهاند و یک تقسیم سادهای انجام شده است؛ نه اینکه همه اینها در یک نقشه جامع دیده شود.
امروز ما رنج میبریم از اینکه در حیطه مسائل ابتدائی خود مثل شهریه، کرسیهای درس، یک مجموعه بریده از هم دارد شکل میگیرد و یک نگاه فردی بر رفتار حوزویان حکومت میکند. تا این اصلاح نشود، شما نمیتوانید تحوّلات اساسی را شاهد باشید. لذا اینکه دانشگاه در حلّ مسائل اجتماعی جلوتر میافتد، یک دلیلش این است که ساختارش، سازمانیافته است.