- اگر خُلق و خویی در جمع حاکم بود، ناخودآگاه بر فرد اثر میگذارد؛ این، یکی از خصوصیات جمع است که میتواند هم آسیب و هم فرصت باشد.
- از جمله تجلّیات مهم عدم تقوای جمعی، بروز حالت تحزّب است؛ یعنی افراد، جمعشان را برای خودشان، بُت کنند و نقاط مثبت دیگران را نبینند. در نتیجه دچار مرزبندی با سایر گروهها و تشکّلها میشوند.
- یکی از داراییهای جمع، محبّت است. اما هر امر مطلوب اگر حدّ و قیودش رعایت نشود، تبدیل به آسیب میشود. مثلاً گاه همین رفاقت، باعث کندی کار شده، یا موجب ایجاد فضای شوخیهای بیضابطه و حتّی غیراخلاقی میگردد.
- تندادن به تفکّرات بالادستی، منجر به این میشود که قدرت اندیشیدن در بدنه نیروها از بین برود. غلظت و شدّت این آسیب در گروه، میتواند مانع آزاداندیشی افراد گردد؛ یعنی نتوانند آنگونه که تواناییهایشان اقتضاء دارد، رشد کنند.
- جمعیبودن کارها میتواند باعث شود که افراد برای حرکت، منتظر دیگران باشند. گاه در این مواقع، هر فرد، قوّتهای جمع را – حتّی بهصورت ناخودآگاه – به پای خودش میگذارد و سستیهای خویش را یا نمیبیند، یا به پای جمع میگذارد.
- به دلیل اینکه در گروه، بسیار گفتوگو و مباحثه رخ میدهد، آفت جدل و خودنمایی وجود دارد. گفتوگوی زیاد در گروه، مطلوب و باعث همفکری است؛ ولی میتواند موجب جدل هم باشد و جدل، روح انسان را سیاه و تباه میکند.
- یکی از ویژگیهای جمع، کثرت است. کثرت فینفسه، بد نیست و باعث میشود که هرکس، هم حق را و هم باطل را در چهرههای مختلف ببیند. ولی همین مسئله، قدرت تمرکز را از انسان میگیرد و آرامش و خلوت او را مخدوش میسازد.
- تکیه فرد به گروه است و واقعیت را با عینک جمع میبیند. و جمع، این قدرت و پتانسیل را دارد که فرد را در تشخیص نیازهایش، به بیراهه ببرد؛ یعنی نیازهایی برای فرد تعریف کند و او هم تصوّر نماید که نیاز او، همان است.
برچسبکار گروهی