یادداشت
امیر نجاتبخش
وقتی از طلبه عصر انقلاب صحبت میکنیم، حتما متوجه شدهایم که عصر و زمانه جدیدی آغاز شده است. اما باید بدانیم این عصر جدید که با انقلاب آغاز شده است، چه مشخصاتی دارد و تقدیر این عصر چیست؟
از بدو خلقت، دو حرکت در تاریخ آغاز شده است: یک حرکت توسط انبیا و اولیا الهی و یک حرکت با مدیریت شیطان. شاخصه حرکت اول، تدبیر مناسبات بر اساس حکم خداوند است و شاخصه حرکت دوم، تدبیر بر اساس امیال انسانی. زمانهای بسیاری گذشت تا این دو حرکت خود را بسط دهند و به مرور در تمام مناسبات بشر وارد شوند؛ یعنی به نوعی نگاه تمدنی خود را روشن نمایند.
حرکتی که به دنبال تدبیر بر اساس امیال بشر است، صورت اصلی خود را در رنسانس پیدا کرد و توانست تمدنی را شکل دهد که در آن تمام مناسبات، بدون رجوع به عالم قدس تعریف شود؛ به گونهای که حتی در عبادات، افراد رجوع به عالم قدس ندارند بلکه رجوع به باور شخصی دارند. ثمره این بحث، رجوع به مجاز است.
اما حرکت دیگر خود را به منزل غدیر رساند، چراکه فرهنگ غدیر ثمره تمام حرکت انبیا در طول تاریخ است. اگر بخواهیم تمدن مد نظر این حرکت را بشناسیم، باید غدیر را بشناسیم. غدیر یعنی فرهنگی که سبب متصل بین زمین وآسمان است و مدیریت مناسبات زمینی را بر اساس عالم قدس انجام میدهد. اهل البیت(ع) صاحب علم کتابند و بنابراین صاحب تفصیل کتاب و تفصیل کتاب همان شکلگیری تمدن اسلامی و حقیقی بشر است.
اما بشری که هنوز خیال میکند خودش باید امورش را تدبیر کند، و هنوز نتوانسته است فقر محض خود را نسبت به خداوند غنی حمید درک کند، چگونه غدیر را درک می کند و به غدیر رجوع می کند؟ تاریخ گواه است که تنها عده کمی متوجه این حقیقت شدند اما همین عده قلیل، منزل به منزل غدیر را جلو آوردند. ابتدا جامعه شیعی ایجاد کردند(در زمان صفویه) وسپس توانستند یک مدل ایجاد نظام ارایه دهند و نظام اسلامی را برپا نمایند.
امروز بشر جدید که محصول حرکت شیطانی در نظام عالم است و داعیه اداره جامعه براساس عقل خودبنیاد را دارد مایوس از ادامه است؛ هرچند این یاس خود را پنهان نماید و خود را مشغول سرگرمیهای گوناگون کند.
انقلاب اسلامی که رجوع به غدیر داشت در عصر سرخوردگی بشر از عقل خودبنیاد به وقوع پیوست؛ یعنی در زمانی که بشر دیگر امیدی به این تمدن نداشت؛ و یاس از این تمدن یعنی پایان حرکت تمدنسازی دستگاه شیطانی. در این زمان است که باید امیدوار بود چهره تمدنی حرکت انبیا و اولیا الهی رخ بنمایاند. همان چیزی که آرزوی همه پیامبران بوده است، بنابر این بهتراست بگوییم عصر انقلاب یعنی عصر تمدنسازی نوین اسلامی؛ و طلبه عصر انقلاب طلبهای است که باید به مسایل پیرامونش از حیث تمدنی نگاه کند.
«حال، حوزهى علمیهى روحانیت و در رأس، حوزهى قم و سپس حوزهى شهرستانها -از شهرستانهاى بزرگ تا شهرهاى کوچک- در قبال چنین چالشهایى قرار گرفتهاند. شما هستید -یعنى حوزهى دین، حوزهى علمیه و حوزهى روحانیت- که مىخواهید بناى شامخ تمدّن اسلامى را بالا ببرید و استوار کنید؛ چراغ هدایت اسلام را در منارهى بلند نظام اسلامى به درخشش درآورید و انسانها را هدایت کنید -یعنى کارى که همهى پیغمبران براى آن آمدند- و آنها را به صراط مستقیم الهى و جادهى اصلى الهى -سبیل اعظم و صراط اقوم- نزدیک کنید. حوزه با این چالشها مواجه است؛ با این هدف حرکت مىکند. حال شما ببینید حوزهى علمیه چگونه باید باشد و چه کار باید بکند؟ واجبات این حوزه چیست؟» مقام معظم رهبری