خانه / خانه طلاب جوان / خط / برگزیده خط / حضرت امام «رضوان‌الله‌علیه» تجلی نور معنوی خداوند در این زمان (استاد طاهرزاده)

حضرت امام «رضوان‌الله‌علیه» تجلی نور معنوی خداوند در این زمان (استاد طاهرزاده)

حضرت امام «رضوان‌الله‌علیه» تجلی نور معنوی خداوند در این زمان ( برگزیده نشریه خط شماره ۹)
ایجاد وحدت در جامعه از طریق رجوع به شخصیتِ الهی امام خمینی (ره)

-در حال حاضر تجلّی نور مهدی(عج) از آئینه‌ی انقلاب اسلامی، به کمک شخصیت اشراقی حضرت امام«رضوان‌الله‌علیه» به صحنه آمده و عدم رجوعِ کامل به انقلاب اسلامی عین ماندن در جاهلیت و بی فکری است، و بی فکری همواره با تضاد و عدم وحدت هم‌آغوش است.

-جامعه‌ی سالم که بستر ریزش الطاف الهی خواهد بود، جامعه‌ای است که بین اعضاء آن وحدت باشد و مسلّم وحدتی، وحدت است که محور آن امور قدسی و انگیزه‌های الهی باشد

-وقتی گفته می‌شود فقط در ذیل عالم اسلامی به وحدت حقیقی می‌رسیم باید بدانیم روش کاربردی امروزی آن وحدت، چیزی جز به تفاهم رسیدن در ذیل شخصیتی معین با فکر و فرهنگی الهی نمی‌باشد.

-اگر همه‌ی افراد خود را در ذیل امام و رهبری قرار دهند و همدیگر را نیز در ذیل آن شخصیت‌‌ها بنگرند از ابتدا اصل را بر تفاهم می‌گذارند و تلاش می‌کنند بر روی سخنان همدیگر تفکر کنند.

اشاره: استاد طاهرزاده، از جمله نیروهای فرهنگی کشور می باشند که در زمینه انقلاب و امام (ره) نگاه های عمیق و دقیقی دارند و به عنوان پدیده­های باطنی به آن ها می­نگرند. ایشان در کتاب « سلوک ذیل شخصیت امام خمینی(ره) »، ضمن اثبات شخصیت اشراقی امام خمینی(ره) و اشاره به جایگاه ایشان در سیر تاریخی حرکت انبیاء و اولیاء و معصومین، محور وحدت جامعه را شخصیت حضرت امام(ره) می داند که با رجوع به ایشان (اعم از آثار و افکار و ارتباط ملکوتی با این وجود الهی) می توان وحدت حقیقی را شکل داد و آثار گرانبهایی را از آن بدست آورد. در این یادداشت، برخی قسمتهای این کتاب را برای تبیین نظریه ایشان، از نظر می گذرانیم.

با شناخت شخصیت اشراقی حضرت امام(ره)، مبنای لازم جهت تفکّر به میان می‌آید و معلوم می‌شود در چنین حالتی است که همه‌چیز معنای خود را پیدا می‌کند. از یک طرف وحدت حقیقی و تفاهم لازم جهت ایجاد بسترِ تحقق تمدن اسلامی فراهم می‌شود و از طرف دیگر مشکلات تاریخی ما درست تحلیل می‌گردد و راه‌کار‌های عبور از آن‌ها پیدا می‌شود.

در حال حاضر تجلّی نور مهدی(عج) از آئینه‌ی انقلاب اسلامی، به کمک شخصیت اشراقی حضرت امام«رضوان‌الله‌علیه» به صحنه آمده و عدم رجوعِ کامل به انقلاب اسلامی عین ماندن در جاهلیت و بی فکری است، و بی فکری همواره با تضاد و عدم وحدت هم‌آغوش است. پس اگر امروز به دنبال وحدت حقیقی در جامعه هستیم باید به راه‌کارهای قرارگرفتن در ذیل شخصیت اشراقی حضرت امام فکر کنیم.

راز وحدت حقیقی

قرآن می‌فرماید: «وَ الَّذِیَ أَیَّدَکَ بِنَصْرِهِ وَبِالْمُؤْمِنِینَ، وَأَلَّفَ بَیْنَ قُلُوبِهِمْ لَوْ أَنفَقْتَ مَا فِی الأَرْضِ جَمِیعاً مَّا أَلَّفَتْ بَیْنَ قُلُوبِهِمْ وَلَکِنَّ اللّهَ أَلَّفَ بَیْنَهُمْ إِنَّهُ عَزِیزٌ حَکِیمٌ»[۱] ای پیامبر! خداوند است که تو را به کمک خود و از طریق کمک مؤمنین، یاری کرد و بین قلب‌های آن‌ها الفت و وحدت ایجاد نمود، اگر تو همه‌ی آنچه در زمین هست را خرج می‌کردی تا بین آن‌ها وحدت ایجاد شود، ایجاد نمی‌شد ولکن خداوند بین آن‌ها وحدت و الفت ایجاد کرد، خداوند عزیز و حکیم است.

ملاحظه کنید چگونه از طریق نور الهی، وحدت حقیقی در جامعه محقق می‌شود و در آیه‌ی فوق خداوند تأکید می‌کند که برای وحدت باید به دنبال عوامل معنوی و الهی بود و بر این اساس خدمت عزیزان عرض می‌شود باید برای ایجاد وحدت در جامعه به شخصیت اشراقی حضرت امام«رضوان‌الله‌علیه» که تجلی نور معنوی خداوند در این زمان است، نظر کنیم و آن نور اجمالی را به تفصیل درآوریم.

تفصیل آن نوری که بر قلب حضرت امام«رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» تجلی کرده است، شاخصه‌ها‌ی خود را دارد و کسی می‌تواند در ذیل آن قرار گیرد که بخواهد به وسعتِ اشراق حضرت امام(ره) عمل کند و به همان صورتِ اشراقی و ملکوتی زندگی نماید و جامعه را در وحدت حقیقی قرار دهد. بنابراین کسی که وجهی از مکتب امام را بپذیرد و یا با برخورد آکادمیک و با نگاه حصولی به آن مکتب رجوع کند، از اشراق آن مکتب بهره‌ای نمی‌گیرد.

وحدت، حول امور قدسی

جامعه‌ی سالم که بستر ریزش الطاف الهی خواهد بود، جامعه‌ای است که بین اعضاء آن وحدت باشد و مسلّم وحدتی، وحدت است که محور آن امور قدسی و انگیزه‌های الهی باشد. اسلام برای تحقق چنین وحدتی اهل‌البیت(علیهم السلام) را مدّ نظر جامعه قرار می‌دهد تا جامعه بتواند مبادی علمی و عملی خود را با رجوع به آن انوار قدسی به‌دست آورد. از آن‌جایی که در زمان غیبتِ امام معصوم، نباید وحدت جامعه تعطیل شود، خداوند با پروراندن فقیهی جامع، جامعه‌ی اسلامی را از محورِ وحدت، محروم نمی‌گرداند. از این جهت ما معتقدیم، محور وحدت تاریخ امروز ما، حضرت روح‌الله خمینی«رضوان‌الله‌علیه» است، تا با رجوع به شخصیت علمی و عملی او بتوانیم وحدت قدسی مورد رضایت الهی را شکل دهیم و جامعه‌ی خود را بستر ریزش الطاف الهی گردانیم. در واقع خداوند علاج پریشان حالی جامعه‌ی ما را رجوع به انقلاب اسلامی و تأسی به شخصیت حضرت روح‌الله«رضوان‌الله‌علیه» قرارداد تا بتوانیم انسجام فرهنگی لازم را به‌دست آوریم

راه‌کارهای تفاهم و رفع اختلاف نظرها

برای اتصال به شخصیت اشراقی حضرت امام«رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» نیاز داریم که سنخیتی با امام(ره) در ما ایجاد شود و برای تحقق آن باید بتوانیم از روحیاتی که مانع آن اتصال است فاصله بگیریم تا خود را در ذیل شخصیت حضرت امام(ره) احساس کنیم و آرام‌آرام در مقام تفصیل آن اشراق در آییم و امام را درک کنیم، در آن حال دوره‌ی ظهور فرهنگِ آزاداندیشی که حتماً با رجوع به معارف عمیق فلسفی و عرفانی همراه خواهد بود، شروع می‌شود و چشم‌اندازی برای نظر به افقی جدید در منظر ما گشوده خواهد شد و همدیگر را به صورتی دیگر می‌نگریم.

وقتی جامعه‌ای توانسته است شخصیتی مثل حضرت امام(ره) را به عنوان یک شخصیتِ جامع قبول کند دیگر نباید نگران اختلاف نظرها باشد بلکه برعکس، باید خود را طوری پروراند که در عین وجود اختلاف نظر، تفاهمِ لازم را در خود ایجاد کند تا انقلاب اسلامی از تنگناهای مانع وحدت، عبور نماید. وقتی گفته می‌شود فقط در ذیل عالم اسلامی به وحدت حقیقی می‌رسیم باید بدانیم روش کاربردی امروزی آن وحدت، چیزی جز به تفاهم رسیدن در ذیل شخصیتی معین با فکر و فرهنگی الهی نمی‌باشد.

تذکر به عهدی که ملت با حضرت امام(ره) بست و ولایت الهی را در راستای آن عهد پذیرفت، چاره‌ی کار است، چنین تذکری تاریخِ جدید ما را بسط می‌دهد و ما را از بند روحیه‌ی نهیلیسم که در اثر آن نسبت به همدیگر احساس مسئولیتی نداریم، آزاد می‌گرداند. این که احزاب و افرادِ به ظاهر مذهبی و انقلابی با همدیگر درگیرند، خبر از آن دارد که ما هنوز نسبت به احساس مسئولیتی که باید داشته باشیم، در تنگنای تاریخی هستیم و باید با راه‌کار اساسی مربوط به آن تنگنا، از آن عبور کرد.

آقای رئیس جمهور در زمانی که مقدار یارانه‌ی نقدی را اعلام کردند، اشاره هم کردند که این پول به جهت آن که از امام زمان(عج) است برکت خاص خود را دارد. بعضی از احزاب و گروه‌ها این سخن را مسخره کردند، چند روز بعد ایشان به مناسبتی به همان جمله اشاره کردند و متذکر شدند این سخن، سخن مقام معظم رهبری بود، خیلی‌ها حرف‌های قبلی خود را پس گرفتند. حال سؤال این است، چطور می‌شود که چنین مسئله‌ای واقع شود؟ آیا روی حرف رئیس جمهور فکر شد و نقد گردید، یا بنا بر این است که همدیگر را نقد کنیم ولی پذیرفته‌ایم با سخن رهبری هم‌دلی و تفاهم داشته باشیم؟ هر دو پدیده قابل تفکر است. این که می‌توان سخن رهبری را به عنوان تفصیل اندیشه‌ی حضرت امام(ره) پذیرفت و خود را تحت تأثیر نورانیت آن قرار داد، بسیار خوب است ولی این‌که در برخورد با سخنان همدیگر بنا را بر عدم تفاهم می‌گذاریم نقطه‌ی تاریکی است که باید از آن عبور نمود. همان‌هایی که بیرون از ارجاعِ آن سخن به رهبری، همدیگر را نمی‌فهمیدند با ارجاع سخن به رهبری سعی می‌کنند آن سخن را بفهمند و نسبت به آن موضوع تعارضی نداشته باشند، پس معلوم است می‌توان در ذیل شخصیت امام(ره) و رهبری به تفاهم و وحدت رسید. پس اگر همه‌ی افراد خود را در ذیل امام(ره) و رهبری قرار دهند و همدیگر را نیز در ذیل آن شخصیت‌‌ها بنگرند از ابتدا اصل را بر تفاهم می‌گذارند و تلاش می‌کنند بر روی سخنان همدیگر تفکر کنند. این همان همفکری است که شدیداً به آن نیاز داریم و با وقوع آن ‌همه تلاش می‌کنیم همدیگر را بپذیریم و به افکار همدیگر احترام بگذاریم و از آن مهم‌تر، همه به دنبال آن باشیم که از اندیشه‌های همدیگر استفاده کنیم و به جای آن‌که بخواهیم همه مثل ما فکر کنند تلاش کنیم حقیقت منظور همدیگر را درک نماییم تا همفکری را به معنی واقعی‌اش وارد زندگی خود کنیم.[۲]

مهم‌ترین تنگنا

رمز اصلی حیات حقیقی در وحدت نهفته است و آن وحدت با رجوع به حضرت اَحدی محقق می‌شود. به همان معنایی که خداوند فرمود: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ اتَّقُواْ اللّهَ حَقَّ تُقَاتِهِ وَلاَ تَمُوتُنَّ إِلاَّ وَأَنتُم مُّسْلِمُونَ * وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمیعاً وَ لا تَفَرَّقُوا»[۳] ای مؤمنین آن‌طور که شایسته‌ی تقوا است، تقوا را رعایت کنید و مواظب باشید طوری از دنیا بروید که با تمام وجود تسلیم احکام الهی شده باشید و به ریسمان الهی به صورت جمعی چنگ بزنید و تفرقه‌ی بین خود را دامن نزنید. این‌که می‌فرماید به صورت جمعی به حبل الهی چنگ بزنید، متذکر این نکته است که اگر خواستید حقیقتاً بندگی خدا را انجام دهید باید در حالت وحدتِ بین خود، به حضرت حق رجوع کنید. متأسفانه ما عموماً به وحدتی که باید در جامعه مستقر شود به صورت سیاسی نگاه می‌کنیم و به وحدتی که دین به آن اشاره دارد و حضرت امام(ره) بر آن تأکید دارند به عنوان یک موضوعِ اعتباری می‌نگریم و این از مهم‌ترین تنگناهایی است که باید از آن عبور کرد، زیرا مقام اشراقی، سراسر وحدت است و همه‌ی حقایق را در خودش به صورت جامع دارد و شهداء با این نگاه به حضرت امام(ره) رجوع کردند و فانی از خود و باقی به امام(ره) شدند. فردای قیامت شما شهدا را با امام(ره) می‌بینید. مگر امروز شما شهید خرازی و شهید چمران را بدون امام، شهید خرازی و شهید چمران می‌بینید؟ این یک چیز عجیبی است که در برخورد با انسان‌های اشراقی و قرار گرفتن در ذیل شخصیت آن‌ها، انسان از جنس آن‌ها می‌شود، مثل شهدای کربلا که ظهور تفصیلی مقام اجمالی حضرت سید الشهداء(علیه السلام) شدند. شما حضرت ابالفضل(علیه السلام) را جلوه‌ای از امام حسین(علیه السلام) می‌یابید و با ارادت به حضرت اباالفضل(علیه السلام) به شخصیت امام حسین(علیه السلام) منتقل می‌شوید، بدون این‌که حضرت را منفک از امام حسین(علیه السلام) بنگرید و بر همین اساس حضرت علی(علیه السلام) می‌فرمایند: «مَنْ أَحَبَّنَا کَانَ مَعَنَا یَوْمَ الْقِیَامَهِ»[۴] هرکس نسبت به ما محبت ورزد در روز قیامت با ما است. به این معنا که یک نوع اتحادی با امام دارد. چون وقتی کسی در ذیل شخصیت یک انسان اشراقی قرار گیرد دیگر دوگانگی با او ندارد، مثل نور بی‌رنگی است که در ذیل نور شدیدتر از خود قرار دارد.

[۱] – ر.ک: صحیفه‌ی امام، ج ۷، ص ۱۴۵٫

[۲] – ر.ک: صحیفه‌ی امام، ج‏۲۱، صص ۲۷۸-۲۷۹٫

[۳] – همان،۲۷۸٫

[۴] – ر.ک: صحیفه‌ی امام، ج‏۲۱، ص ۲۸۰٫

[۵] – ر.ک: صحیفه‌ی امام، ج ۲۱، ص ۲۸۱٫

[۶] – وصیت‌نامه، صص ۱۹-۲۰٫


[۱] . سوره‌ی انفال، آیات ۶۲ و ۶۳٫

[۲] . تمامی مطالب فوق از کتاب سلوک ذیل شخصیت امام خمینی ره می باشد که جهت دستیابی به اصل کتاب می توانید به پایگاه www.lobbolmizan.ir رجوع نمایید.

[۳] . سوره‌ی آل عمران، آیات ۱۰۳و ۱۰۲٫

[۴] . أمالی الصدوق، ص ۲۱۰٫

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *