خانه / خانه طلاب جوان / نشریه های عهد / برگزیده عهد / غلام حسین(ع) (سیره علما)

غلام حسین(ع) (سیره علما)

به مناسبت ۱۶ اسفند، سالروز رحلت عارف کامل، آخوند ملاحسینقلی  همدانی(رض)

پدیدآورنده: محمد فرقانی

خودشان می فرمودند :«در کنار مرقد شریف امام علی علیه السلام ، در گوشه ای نشسته بودم. کبوتری بر زمین نشست و تکه نانی بسیار خشکیده را به منقار گرفت و هر چه به آن نوک زد، خرد نشد. کبوتر به پرواز درآمد و رفت. پس از مدتی، بازگشت و به سراغ نان رفت و چند نوک به آن زد، ولی شکسته نشد. باز پرواز کرد و بعد از مدتی برگشت، بعد از چند مرتبه، رفت و برگشت تا ۲۲ مرتبه.  سرانجام آن نان را با منقارش خرد کرد و خورد. ملهم شدم که فقط استقامت است که مرا به هدف می رساند.» او ۲۲ سال زحمت کشیده بود ولی چیزی ندیده بود…

*****************************

 آخوند ملا حسینقلی شوندی همدانی(ره) را اصلاً نمی شود تعریف کرد. همین جمله کافی است که جناب حاج ملا هادی سبزواری(ره) و جناب آیت الحق سید علی شوشتری(ره) آمدند تا حضرت آخوند(ره) ظهور فرمایند. ظهوری که سالها بود زمین و زمان به خود ندیده بود. جناب آخوند(ره) در سال ۱۲۹۳ قمری از نسل جابر بن عبدالله انصاری (ره) صحابی رسول خدا (ص) از  یک چوپان بنام رمضانعلی در روستای شوند همدان بدنیا آمد. آنها بچه دار نمی شدند و نذر سیدالشهدا(ع) کردند. به جهت عشق والدینش به حضرت اباعبدالله الحسین(ع) نامش را حسینقلی گذاشتند. «قلی» به زبان آذری یعنی «غلام». مرحوم آخوند(ره) « غلام حسین(ع) » بودند.

*****************************

از همدان عازم مدرسه مروی طهران و از آنجا جهت تلمذ خدمت مرحوم حاجی(ره) عازم سبزوار و مدتی همدان و بعد نجف اشرف و محضر خاتم الفقهاء شیخ مرتضی انصاری(ره) شد. می بیند که چهارشنبه ها استادش به منزل آیت الله سیدعلی شوشتری(ره) که او هم در درس شیخ انصاری شرکت می کرد می رود و دو زانو خدمتش می نشیند. او هم یک روز وارد جلسه می شود و اجازه حضور می گیرد. حضرت سید(ره) نگاهی می اندازند و می فرمایند: تو هم بیا….

*****************************

مرحوم آخوند همدانی(ره) وقتی بیمار شده بود سید علی شوشتری(ره) بهترین طبیب موجود را می خواهد و می فرماید: او را معالجه کن حتی اگر صد تومان بشود. صد تومان آنوقت شاید یک میلیارد الان باشد! آخر آخوند همدانی(ره) قرار است سرسلسله قوم عرفان باشد. او خیلی مهم است. سیصد نابغه در عرفان تربیت می کند که هرکدام ستاره ای در کهکشان طریق الی الله می شوند.

*****************************

علامه حسن زاد ه آملی از قول علامه طباطبائی این مطلب را  نقل کرده اند که: مرحوم آیت الله سید علی قاضی فرمودند: من که به نجف تشرف حاصل کردم روزی در معبری آخوندی را دیدم شبیه آدمی که اختلال حواس دارد و مشاعر او درست کار نمی کند، راه می رود. از یکی پرسیدم که این آقا اختلال فکر و حواس دارد؟ گفت: نه، الأن از جلسه درس اخلاق آخوند ملاحسینقلی همدانی به در آمده و هر وقت  آخوند صحبت می فرماید در حُضار اثری می گذارد که بدین صورت از کثرت تأثیر کلام و تصرف روحی آن جناب، از محضر او بیرون می آیند. جذبات توحیدی او با آدمها چه می کرد؟!

*****************************

بعد از شیخ انصاری(ره) بجای او نشست. اما نامه ای از استاد به او رسید که : اسباب مرجعیت بگذار که تو وظیفه مهمتری داری. زعامت را رها کرد و به تربیت سالکان راه پرداخت.

*****************************

 جملاتی از او : «کثرت اشتغال به مباهات ،شوخی بسیار کردن ، لغو گفتن و گوش به اراجیف دادن قلب را می میراند». « اگر بی مراقبه مشغول به ذکر و فکر بشود بی فایده خواهد بود ، اگر چه حال هم بیاورد ، چرا که آن حال دوام پیدا نخواهد کرد.»

«…تمام سفارشات این بینوا به تو، اهتمامِ در ترک معصیت است. اگر این خدمت را انجام دادى، آخر الامر تو را به جاهای بلند خواهد رسانید. البته در اجتناب از معصیت کوتاهی مکن و اگر خدای ناخواسته، معصیت کردى، زودتر توبه نما و دو رکعت نماز به جا آور و بعد از نماز، هفتاد مرتبه استغفار کن و سر به سجده بگذار و در سجده از حضرت پروردگار عفو بخواه. امیدوارم عفو بفرماید. معاصی کبیره در بعضی رساله‌های عملی ثبت شده، یاد بگیر و ترک بنما و زنهار پیرامون غیبت و دروغ و اذیت مگرد…». میرزا جواد آقا ملکی در این مورد می‌فرماید:«استادمان ـ ملا حسینقلی همدانی ـ به ما توصیه می‌فرمود که وقتی در مسائل علمی متحیر شدید و برایتان مشکلی پیش آمد، به خداوند ملتجی شده و به پیشگاه حضرتش تضرع نمایید و این برای ما به تجربه ثابت شده است.» میرزا جواد(ره) در توضیح این مطلب می‌گوید:«سرّ این که تهجد و دعا، از اسباب تحصیل علم است، بدین علت می‌باشد؛ همان طور که در روایات بسیاری تصریح شده علم به کثرت تعلم نیست، بلکه نوری است که خداوند تعالی در قلب هر آن کس که بخواهد می‌افکند و تهجد نیز قلب را نورانی می‌گرداند و نور را در قلب مؤمن ثابت می‌نماید.»

خواندن جملات و نامه ها و دستورات حضرت آخوند همدانی(ره) برای آشنایی با هدف اصلی و عالیه سیر و سلوک لازم است. میرزا اسماعیل تبریزى آنها را جمع کرده و در کتاب تذکره المتقین به چاپ رسیده است.

این عارف بزرگ سرانجام در ۱۶ اسفند ۱۲۷۲ شمسی در ۷۲ سالگی از دنیای فانی به عالم بقاء رحلت فرمودند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *